شما در حال مشاهده هستید سیندخت،‌ نخستین سفیر صلح

سیندخت،‌ نخستین سفیر صلح

  • آخرین اصلاح پست:سپتامبر 11, 2019
  • دیدگاه‌های پست:0 دیدگاه

زن اسطوره ای ایران باستان

دیانا امینی

 

این روزها بازار ستاره های سینما و تبدیل آنها به سفیران صلح و دوستی و انواع دیگر از القابی که به آنها نسبت می‌دهند، داغ است، اما بحث صلح و دوستی همیشه در طول تاریخی ایران، شکل و شمایل دیگری داشته و دارد. در این میان نمی‌توان از نقش زنها در ایجاد صلح و دوستی چشمپوشی کرد؛ ضمن آنکه نخستین سفیر صلح یک زن ایرانی بود که «سیندخت» نام داشت.

سیندخت همسر «مهراب»، پادشاه کابل و مادر «رودابه»، نخستین زن سفیر سیاست‌مداری است که عملکرد همراه با خرد و تدبیر وی به زیبایی در شاهنامه به تصویر کشیده شده است. زیرکی، اعتدال در رفتار و چاره‌اندیشی مدبرانه او نه‌تنها مانع شعله‌ور شدن آتش جنگ میان ایران و پادشاه کابل شد، بلکه از مرگ حتمی خود و دخترش که به‌واسطه عشق ممنوعه‌اش با «زال»، پهلوان ایرانی، مورد خشم پدر واقع شده بود، جلوگیری کرد.

 

ریشه زبان‌شناختی سیندخت

در زبان فارسى، سیندخت یعنى دختر خرد، دختر درخت دانایی. در حقیقت از «سئن» مى‌آید و «سئن» نام درختى است که در اوستا به درخت بارور نوشته شده و معتقدند دانه همه درختان دنیا از این درخت است و سیمرغ در این درخت لانه دارد و سیندخت را هم دختر این درخت می‌دانند.

فلسفه درخت «سئن» در حقیقت کنایه از وجود زن است که پرورش دانایی و پراکندگی خرد در دنیا توسط زن انجام مى‌شود و بنابراین آن را به درخت تشبیه مى‌کنند. شخصیت سیندخت ترکیبی است از خرد و درایت، شجاعت و زیبایی و ملاحت، اما خرد و درایت او بیش از زیبایی‌اش بر قصه سایه افکنده و به پیشبرد آن کمک کرده است.

بدین ترتیب رسالت بانوی شایسته، سخنور، خردمند، پاک‌اندیش و آگاه به آداب و رسوم زمان، دلیر و آگاه به امور سیاسی با پیروزى هرچه تمام‌تر به صلح و شادى انجامید و در تاریخ به لقب اولین سفیر زن و بانوی صلح نائل شد.

 

داستانی عاشقانه با چاشنی صلح

در این منظومه سیندخت فرصت دارد با رفتار و گفتار خود خویشتن را معرفی کند. مثلا هنگامی که مهراب از نزد زال بازمی‌گردد؛ سیندخت مشتاق و منتظر است که او از زال دست‌پرورده سیمرغ سخن بگوید؛ ولیکن مهراب انتظار و اشتیاق همسر را درنمی‌یابد. سیندخت نه چون زنان منفعل در چنین شرایطی دم فرو می‌بندد و بر خواسته خود سرپوش می‌گذارد و سعی بر فراموشی آن می‌کند و نه چون برخی زنان نسنجیده بدون مقدمه شروع به پرسش از شوی درباره زال می‌کند که او را برانگیزاند؛ بلکه او با تدبیر و درایت خاص خود، نخست احوال و کار شوی را پرسا می‌شود. سپس همسر خویش را به نکویی و با دعای خیر یاد می‌کند. پس از آن سخن از زال می‌راند؛ ولیکن نه چون همگان از رنگ موی و روی او؛ بلکه از خوی مردمی و پرورش سیمرغی اش می‌پرسد و پاسخ می‌شنود.

بپرسید سیندخت مهراب را

ز خوشاب بگشاد دو عناب را

که چون رفتی امروز و چون آمدی

که کوتاه باد از تو دست بدی

چه مرد است این پیر سرپور سام

همی تخت کام آیدش گرکنام

خوی مدمی هیچ دارد همی

پی نامداران سپارد همی

در عین حال سیندخت، شجاع و فداکار است. نخستین کاری که او پس از آگاهی از دلدادگی دخترش می‌کند، آگاه‌کردن همسر خویش است. همچنین جان در کف می‌گیرد و به نزد دشمنی مانند «سام نریمان» می‌رود و با او به سخن می‌نشیند.

من اینک به پیش توام مستمند

بکش کشتنی، بستنی را ببند

دل بیگناهان کابل مسور

کز آن تیرگی اندر آید به روز

او در عین آنکه با زبان نرم خود درصدد ایجاد صلح و آرامش بین سام و همسر خویش است، پند و اندرز هم می‌گوید که شامل حال دختر جوان عاشق‌پیشه‌اش، همسر خشمگین و البته دشمن دلیرش سام هم می‌شود. آداب‌دان است و در سفر به نزد سام، سوغاتی درخور سام نریمان با خود می‌برد و با احترام با شاه برخورد می‌کند. در واقع او سفر کابلی‌هاست که به نزد سام نریمان رفته است.

به کار آگهان گفت تا ناگهان

بگویند با سرفراز جهان

که آمد فرستاده کابلی

به نزد سپهبد یل زابلی

ز مهراب گرد آوریده پیام

به نزد سپهبد جهانگیر سام

در حقیقت کابلیان حیات دوباره خود را و ایرانیان جهان‌پهلوان خویش رستم دستان را، مرهون خردمندی و تدبیر سیندخت هستند.

 

لباسی به رنگ صلح

مقام سیندخت به اندازه‌ای به‌عنوان نخستین سفیر صلح در تاریخ ایران فرهنگی پررنگ است که اسفندماه ۱۳۹۶ موسسه فرهنگی «اکو» درصدد طراحی و رونمایی از لباس صلح اکو با عنوان «سیندخت» به‌عنوان نخستین زن سفیر صلح برآمد که در شاهنامه حکیم فردوسی از او یاد شده است.

لباس صلح اکو محصول مشترکی بود از سوزندوزی زنان افغان که پارچه آن توسط زنان پاکستانی بافته شده است. نقاشی و رنگ این لباس توسط زنان تاجیکستان صورت گرفته و طرح و دوخت آن نیز هنر زنان ایرانی است. بنابراین از این جهت لباس «صلح» نام گرفت که سیندخت بانوی اسطوره‌ای شاهنامه است که به‌عنوان نخستین سفیر زن شناخته شده و با گفتگو با سام نریمان از بروز جنگ بین ایران و کابلستان جلوگیرى می‌کند.

در عین حال تمبر اختصاصی سیندخت با همکاری گروه سفیران صلح و دوستی و نقاشی مریم راست‌قلم رونمایی شده است.

 

*عکسهای بیشتر، چاپ شده در نشریه

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است