«کلیات سعدی» ثبت در فهرست یونسکو
آیسان زرفام
در دوازدهمین اجلاس شورای بینالمللی برنامه حافظه جهانی، در مهرماه سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵ میلادی)، نسخهای از «کلیات سعدی» که ۸۰ سال پس از درگذشت این شاعر بزرگ کتابت شده است و اکنون در کتابخانه ملی نگهداری میشود، از سوی ایران برای قرار گرفتن در فهرست حافظه جهانی یونسکو پیشنهاد شد و از سوی اعضای این برنامه بینالمللی مورد موافقت قرار گرفت. نسخه بهثبترسیده را «احمد بن علی بن علی شیرازی» در سال ۷۸۴ هجری قمری، کتابت کرده است. اگرچه این نسخه قدیمیترین نسخه موجود از کلیات سعدی نیست، اما از آنجا که کامل بودن اثر در ثبت جهانی آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، بهعنوان کاملترین نسخه از میان قدیمیترین نسخهها برگزیده شده تا در حافظه بشر برجای بماند. نسخه بهثبترسیده جلدی چرمی و فاخر دارد، صفحات آن هم دارای آرایهبندی فاخر، تذهیب و جدولبندی است، همچنین این کتاب که در صفحاتی به شمسه و ترنج منقوش شده، متعلق به دوره تیموریان است و همه این ویژگیها جدای از دلیل اصلی ثبت این اثر است؛ چراکه آنچه حافظه بشری را وامدار این اثر میکند، محتوای کلام این کتاب، یعنی سرودهها و نوشتههای سعدی شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم هجری قمری است که پس از گذشت حدود ۸۰۰ سال همچنان نغز، زیبا و جذاب خودنمایی میکند.
میگویند سفر هر خامی را پخته و هر انبان خالی از تجربهای را پر میکند و از «سعدی شیرازی» همین را به قطعیت میدانند که بسیاری از سالهای عمر خویش را در سفر بوده که محتوای پرمعنی آثار او نیز، بر این یقین میافزاید، هرچند نام شیخ را «مصلحالدین ابومحمد مشرف بن مصلح بن مشرف» و سالهای حیات او را میان سالهای ۵۷۱ تا حدود ۶۹۰ هجری تخمین زدهاند، اما در هیچ کدام یقینی نیست و تنها در این یقین است که مردی از شیراز معروف به نام سعدی، قلم را چنان بر کاغذ نشانده که گویی سحر و جادو کرده است.
«چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت/که یکدم از تو نظر بر نمیتوان انداخت»*
آنچه سعدی شیرازی در سالهای عمر خود برای بشر به یادگار گذاشته، مجموعهای از مکتوبات است که به نثر و نظم نوشته شده و از مناجاتهای بینظیر و مدح و ستایش پروردگار تا وصف زیباییهای معشوق و غم فراق یا امید وصال او و بیان نکات اخلاقی و داستانهای پندآمیز را دربر میگیرد و نکته مهم دیگر آنکه سعدی از قرنها پیش مفاهیم مرتبط با حقوق بشر را در آثار خود و ادبیات پارسی مطرح میکند و از این جهت نیز بسیار در جهان شهرت دارد.
بوستان، گلستان، غزلیات، قصاید عربی، قصاید فارسی، رباعیات، مراثی، ملمعات و مثلثات، ترجیعات، صاحبیه، هزلیات و رسالات منثور مجموعه آثار سعدی است که معمولا در یک مجلد با نام «کلیات سعدی» گردآوری میشوند.
«بوستان»، اثری منظوم است که در قالب مثنوی سروده شده و در ۱۰ باب موضوعات مختلف از جمله مسائل اخلاقی، اجتماعی، عشق، احسان و… را در خود جای داده است و در کنار «گلستان» مهمترین بخش آثار سعدی بهشمار میآید.
«گلستان» نیز اثر منثور، اما آهنگین سعدی است که در هشت باب نوشته شده و دهها حکایت و گفتار را در موضوعات مختلف مانند آداب صحبت کردن، تاثیر تربیت، اخلاق و… را مورد بحث قرار داده است. گلستان یکی از مهمترین آثار منثور ادبیات فارسی بهشمار میرود که الگوی دهها کتاب با سبک و سیاقی مشابه در سالها و قرنهای بعدی قرار گرفته است.
بخش دیگر کلیات، «غزلیات» است که اگر نتوان آن را عاشقانهترین اثر در ادبیات پارسی نامید، بیشک یکی از عاشقانهترینها را میتوان به آن نسبت داد. غزلیات سعدی همچنان بعد از گذشت حدود هشت قرن، افزون بر آنکه یکی از پرمخاطبترین بخشهای کلیات سعدی است، از سوی بسیاری از هنرمندان دستمایه خلق موسیقی، آثار خوشنویسی، آثار گرافیکی و تایپوگرافیهای بسیار مشهوری قرار گرفته است.
«قصاید» سعدی اشعاری در نصیحت، موعظه و مدح پادشاهان است؛ «صاحبیه» در مدح «شمسالدین صاحب دیوان جوینی» نوشته شده و باقی آثار نیز مضمونی انتقادی، سیاسی و اخلاقی دارند که در قالبهای گوناگون به نگارش درآمدهاند.
جدای از پرداختن به ارزشهای ادبی آثار سعدی، ترکیبات و واژههای بهکاربردهشده از سوی او یا توصیفات بینظیر و استفاده او از آرایههای ادبی راز دیگری است که در آثار سعدی نهفته شده و نوشتههای او را متمایز میکند. در واقع نکته اصلی در آثار سعدی زنده ماندن آن در زندگی و ادبیات روزمره پارسیزبانان است؛ «لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟گفت: از بی ادبان».** بسیاری از بخشهای مختلف آثار سعدی به چیزی شبیه ضربالمثل در زبان پارسی تبدیل شده است و ورد زبان مردم کوچه و بازار شده و روزانه هزاران بار تکرار شده و محتوا و پیام کلام او همانند یک باور در میان مردم میچرخد و گوشزد میشود و این شاید دقیقا همان نقطه تمایزی است که یک شاهکار ادبی را به میراث حافظه بشری تبدیل میکند.
پینوشتها:
*غزلیات سعدی
**گلستان، باب دوم
برای ستون آخر: یک: نگاه حقوق بشرانه سعدی از قرن هفتم هجری به دنیای امروز راه پیدا کرده؛ چنان که بندی از یکی از شعرهایش «بنیآدم اعضای یک پیکرند/که در آفرینش ز یک گوهرند» با طلای ناب بر سردر سازمان ملل نقش بسته است.
دو: مولانا عبدالرحمان جامی که خود از شاعران سرآمد قلمرو پهناور پارسیگویان عالم است، میفرماید:
در شعر سه کس پیمبرانند
هرچند که لا نبی بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را
فردوسی و انوری و سعدی
- دستهبندیها: مهرپارسه , میراث فرهنگی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است