موزهای برای پاهای شما
فرزانه ابراهیم زاده
اگر موزه کفش «باتا» در تورنتو را ندیده بودم؛ حتما وقتی از من میخواستند درباره موزههای کفش در جهان چیزی بنویسم لبخندی میزدم و در دل میگفتم موزه کفش چه صیغهای است؟ اما کافیست کمی علاقهمند به شهر تورنتو باشید یا از اتفاق اهل سفر باشید یا فامیلی در این شهر داشته باشید یا ساکن این شهر چند ملیتی باشید و راهتان به طرف دانشگاه تورنتو یا کالج دانشجویی اونتاریو در جنوب غرب خیابان بلور غربی نبش خیابان سنت جورج و نزدیک کویین پارک بیافتد. آنجاست که ساختمان سفید رنگ چهار طبقهای را خواهید دید. ساختمان چهار طبقه سفیدرنگی که با نمایش بیش از ۱۲ هزار جفت کفش در طرح و جنس و طرح گوناگون از سراسر جهان تاریخ تحول کفش و پاپوش در جهان را به تصویر کشیده است و برگرفته از فرهنگ کاناداییهایی است که معتقدند از روی کفش ملتها میتوان به فرهنگ آنها پیبرد.
در کانادا فرهنگی وجود دارد که میگوید از روی کفش ملتها میتوان فرهنگ آنها را حدس زد. این کامل شده این اعتقاد اجداد انگلیسی کاناداییهاست که میگویند با کفش و ساعت میشود فهمید آدمها چه شخصیتی دارند. خانم و آقای باتا که صاحبان برند معروف باتا Bata هستند با همین دید این موزه را در سال ۱۹۹۴ افتتاح کردند. سونیا باتا همسر توماس باتا از نیمه دهه چهل میلادی به دنبال گسترش کارخانه کفش خود طراحی مدلهای تازه کفش به کشورهای زیادی سفر کرد. در خلال اینسفرها بود که علاقهمند به جمعآوری نمونههای منحصر به فرد کفش شد. کفشهایی که کم کم گنجینهای گرانقیمت برای او و شرکت باتا شدند. در این زمان بود که او تصمیم گرفت تا این کفشها را برای نمایش عموم بگذارد تا در علاقهمندی او شریک شوند. آنها در سال ۱۹۷۹ بنیاد موزه کفش باتا را تاسیس کردند و در کنار آن مرکز بینالمللی تحقیقات کفش هم راه اندازی شد. موزه در دفتر کارخانه باتا در منطقه دان میلیس تورنتو به صورت محدود راه افتاد. در سال ۱۹۹۲ این مجموعه گالری را در طبقه دوم خود ایجاد کرد و در کنار فروش کفش مردم از این کفشها هم دیدن کنند. این موزه کوچک در آن جا بود تا در سال ۱۹۹۵ ساختمان خیابان بلور طراحی و ساخته شد و گنجینه کفش سونیا باتا به آن منتقل شد. موزه در ابتدا با تعداد کفشهای کمتری شروع به کار کرد اما رفته رفته آثار به نمایش در آمده در آن بیشتر و غنی تر شد.
موزه کفش باتا را به نوعی بتخانه کفشها میگویند. موزهای که بیش از ۱۲ هزار جفت کفش از پاپوشهای پاپیروسی تا کفشهایی که در اتفاقات تاریخی پای چهرههای تاریخساز بوده نگهداری میشود. این موزه در تورنتو تقریبا در منطقه یورک ویل در مرکز این شهر بزرگ قرار گرفته است. یورک ویل منطقه دانشگاهی و اصلی تورنتو است و مراکز مهمی را در خود جای داده است. یکی از این مراکز موزه سلطنتی تورنتو است که ۵۰۰ متری موزه باتا قرار دارد. فاصله موزه کفش باتا تا مرکز شهر یا قلعه Casa Loma یک خیابان دو کیلومتری است که با ماشین حدودا هفت دقیقه راه دارد. البته از آنجایی که قوانین این شهر برای ماشینها بسیار سفت و سخت است پیشنهاد می کنیم از وسایل نقلیه جمعی برای رسیدن به موزه استفاده کنید.
ساختمان موزه را ریموند موریاما معمار کانادایی کرهای طراحی کرده است. در نگاه اول موزه شبیه یک ظرف به نظر میآید اما موریاما با الهام گرفتن از موتیف کفش آن را به صورت الگوی باز شده یک کفش طراحی کرده است. فضای داخلی نیز شباهت زیادی به جعبههای روی هم قرار گرفته کفش دارد. موریاما میگوید زمانی که رفت تا با سونیا باتا صحبت کند و گنجینه کفشهایش را دید این ایده در ذهنش آمد. او هزاران جعبه کفش را دیده بود که برای محافظت از کفشهای منحصر به فرد باتا ساخته شده بودند. نمای بیرونی سفید رنگ است. موریاما از سنگ آهکی استفاده کرده است که زیر نور خورشید مانند شیشه میدرخشد. اما از این ورودی که گذشتید کفشها هستند که به شما سلام میکنند. کفشهایی که از در و دیوار آویزان هستند و شما را به دیدن بیش از ۴۰۰۰ سال تاریخ کفش دعوت میکنند.
همه چیز در این موزه با زبان کفش با شما صحبت میکند. هر آنچه از کفش میدانید و نمیدانید از ساخت کفش تا ابزارهای کفاشی در طول تاریخ و کفشهای عجیب و غریب. در این موزه منحصر به فرد میفهمید که کفشها روزگاری تنها وسیلهای برای محافظت بوده است و حالا وسیلهای برای نمایش شخصیت افراد. موزه کفش باتا ورود به سفری است در دنیای کفش از قدیمیترین کفشهای دنیا تا مد روز ترین پاپوشهایی که به پای مردمان جهان میروند. شما در این سفر با کفش همراه میشوید و همراه تغییرات آن پیش میرود در حالی که کفشهایی بر پا دارید که شما را در این سفر همراهی میکنند. موزه از چهار بخش مجزا تشکیل شده است که ترجمه فارسی هر بخش این طوری است:« همه چیز درباره کفش ها که تاریخ کفش را از گذشته بسیار دور تا امروز دنبال میکند. هویت زیبایی و غرور که به کفش ها و پاپوش های بومیان آمریکای شمالی و کانادا اختصاص دارد. دو بخش جالب دیگر این موزه هم عبارتند از جمع آوری شده که داستان کفشهای منحصر به فرد گردآمده در این بخش را روایت میکنند و در نهایت قربانیان مد که شاید جذابترین بخش موزه است و از کفشهایی میگوید که برای صاحبانشان باعث دردسر شده است. شاید یکی از جالبترین آثار این بخش کفشهای سبز رنگی است که برای رنگش از آرسنیک استفاده شده است. تصور کنید صاحب این کفش دچار چه مرگ تدریجی میشده است. در این جا میتوانید چکمههای قرمز رنگ ناپلئون سوم را هم ببیند. البته در این بخش از موزه شما میتوانید لباسهای پر دردسر مانند پیراهن زمردین ویکتوریا را هم ببیند.
اما اگر دوست دارید بدانید کدام کفش میتواند شما را شگفت زده کند میگویم که یک کفش سواری سبز رنگ است که متعلق به دوران بسیار قدیم ایران است و نشان میدهد که مردان ایرانی قبلتر از آن که پاشنه مدی زنانه باشد از آن استفاده میکردند و برای حفظ پایشان روی اسب آن را حایل مهمیز میکردند. این کفش پاشنهدار زیبا نشان میدهد ایرانیان پیشروی صنعت کفش هم بودند. اما یکی از کفشهای عجیب و غریبی که در موزه کفش باتا میشود دید کفش پاپیروسی است که متعلق به مومیایی در مصر بوده است. این کفش که یک تکه بوده و دو پا در آن میرفته با خط هیروگلیف متنی را بر حاشیه خود دارد. یک جفت کفش متعلق به یک خدمتگزار معبد در راجستان هست که به رنگ زرد و طلایی است و از آثار منحصر به فرد گنجینه اصلی موزه است. یک جفت کفش دیگر هم هست که از فرانسه آمده و از چرم است. اما آن چه این کفشها را منحصر به فرد میکند تیغههایی است که در توضیحشان نوشته شده برای خرد کردن شاهبلوط مورد استفاده قرار میگرفته است. کفشهای پاشنهبلند زنان در قرن شانزدهم نیز در این بخش دیدنی است. مانچوهای چینی هم که میتوانستند در بخش قربانیان باشند در بخش تاریخی موزه هستند. کفشهایی زیبا که بیشتر وسیله شکنجه زنان و دختران چینی بود. چرا که پاهای آنها با نوارهایی بسته میشد و در این کفشها حبس میشد تا نتوانند بزرگ شوند. این کفشها همیشه در پای زنان و دختران بود و پاهای آن ها را ناقص میکرد. کفشهای التون جان تا کفشهای جان اف کندی و همسرش و از کفشهای ویکتوریا و ناپلئون آثاری است که در کنار کفشهای اسکیموهای شمال کانادا میتوانید در این موزه ببیند. برای درک بهتر از کفشها و گنجینه کفش باتا شاید بهتر باشد آن را از نزدیک دید یا در داخل سایتش از تور مجازی دیدن کرد.
- دستهبندیها: مهرپارسه , میراث فرهنگی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است