کاروانسرا چیست؟
مرجان حاجیرحیمی
«آندره گدار»، معمار و باستانشناس فرانسوی میگوید: «ساخت کاروانسرا در ایران پیروزی بزرگ معماری ایرانی است و در هیچ جای دنیا کارکرد و ویژگیهای خاص معماری آن را نمیتوان دید.»
بدیهی است سرزمین پهناور ایران زادگاه کاروانسرا بوده و هسته اولیه آن همان چاپارخانههایی بوده که در دوره هخامنشی مسئولیت پیامرسانی و نگهبانی بین «ساتراپ»های (استانهای) سرزمین پهناور هخامنشیان را برعهده داشتند. «هرودوت»، تاریخنویس یونانی که قرن پنجم پیش از میلاد میزیسته، از چاپارخانههایی میگوید که توسط هخامنشیان بین «شوش»، «سارد» و «لیدی» ساخته شد و از ۱۱۰ بنای شبیه کاروانسرا (چاپارخانه) یاد میکند که با فاصله حدود ۲۵۰۰ متر بین پایتخت هخامنشی و سارد بنا شده بود و کاروانیان این فاصله را سهماهه طی میکردند.
از آنجا که کاروانسرا ابداع ایرانیان است و واژه کاروانسرا نیز یک واژه پهلوی است، با همین نام به زبانهای دیگر؛ همچون انگلیسی، عربی و ترکی راه یافت. ریشه کاروانسرا از دو واژه «کاربات»؛ یعنی کاروان و سرا که به معنای منزلگاه و خانه است، گرفته شده است. از دیگر واژگانی که برای کاروانسرا استفاده میشود، میتوان به «ساباط»، «کاربات»، «خان»، «زاویه»، «خانقاه»، «رباط» و «منزلگاه» نیز اشاره کرد.
در یک جمله میتوان کاروانسرا را ساختمان بزرگی در بیرون شهر یا درون شهر نامید که کاروانیان برای اهداف تجاری و حتی مقاصد نظامی، سیاسی، دینی و اجتماعی از آن بهره میگرفتند.
ایران باستان به اندازهای بزرگ بود که بهراحتی نمیشد به شهرهای آن رفتوآمد داشت و برای دادوستد و حتی پیامرسانی به اتراق بینراهی نیاز بود و کاروانسرا جایی بود که مردان کاروان در آن نفسی تازه میکردند و شترها یا اسبهایشان نیز استراحت میکردند، جانی دوباره میگرفتند و تا منزلگاه بعدی پیش میرفتند. حالا که جغرافیای سیاسی ایران را محدود کرده، در کشورهای اطراف چون سوریه، ترکیه، روسیه، افغانستان، آذربایجان و بسیاری جاهای دیگر کاروانسراهای ایران را میبینیم؛ بهویژه آنکه این کاروانسراها در مسیرهای معروف ایران باستان، همچون راه شاهی یا راه ابریشم بیشتر وجود دارد.
اما شهرت کاروانسراها به دوران صفوی بازمیگردد. حتی افسانهای وجود دارد که شاهعباس فرمان داد تا ۹۹۹ کاروانسرا بنا کنند و دست نگه داشت، چون عدد یکهزار را خفیف میدانست؛ بنابراین دستور داد که یکی کمتر از یکهزار بنا کنند تا در شمارش آن اندکی درنگ شود و آیندگان ارج این کار بزرگ او را بدانند. در دوره صفوی که عصر طلایی کاروانسراها نامیده میشود، علاوه بر کاروانسراهای برونشهری، کاروانسراهای شهری نیز توسعه یافتند که در هر یک کالایی خاص معامله میشد.
با این حال کاروانسراها که از زمان هخامنشیان شکل گرفت و در دورههای اشکانی، ساسانی، سلجوقی، تیموری، ایلخانی و صفوی به اوج رسید، ناگهان در دوره زندیه و افشاریه دچار رکود شد. با این حال در دوران قاجار بسیاری از کاروانسراهای بهجامانده مرمت و برخی نیز از نو ساخته شد، اما در دوره پهلوی با ساخت راهآهن و ورود خودرو به ایران و ساخت جاده، کاروانسراها از رونق گذشته افتادند. برخی در اختیار ژاندارمریها یا آموزشوپرورش قرار گرفتند، برخی انبار شدند و برخی دیگر آغل گوسفندان. شاید بتوان خوششانسترین کاروانسرا را کاروانسرای «مادرشاه» یا هتل شاهعباسی (عباسی) نامید؛ کاروانسرایی که مادر «شاه سلطان حسین» آن را وقف کرد و شرکت بیمه ایران با توافق سازمان اوقاف و با استناد به قانونی که در مجلس سال ۱۳۳۶ تصویب شد، آن را مرمت و به هتل تبدیل کرد. حالا این کاروانسرا نگین هتلهای ایران شده است و آنقدر مورد استقبال خارجیها قرار میگیرد که خبرگزاری «سیانان» در گزارشی در مارس ۲۰۱۷ آن را بهعنوان زیباترین هتل خاورمیانه معرفی کرد. گرچه در دو دهه اخیر برخی از کاروانسراهایی که در اختیار سازمان میراث فرهنگی یا سازمان اوقاف بودند نیز به اجاره بهرهبرداران خصوصی درآمد تا از آنها بهعنوان اقامتگاه یا پذیرایی استفاده شود، اما هیچیک نتوانستهاند موفقیت چشمگیر هتل عباسی را به دست آورند.
با این اوصاف نقش کاروانسراهای گذشته را شاید امروز همان مجتمعهای بینراهی ایفا کنند؛ جایی که مسافران در آن استراحت میکنند، غذایی میخورند، یا خودرویشان را از بنزین سیراب میکنند؛ با این تفاوت که در مجتمعهای بینراهی امکان اقامت وجود ندارد و ای کاش کاروانسراهایی را که در مسیر جادهها بودند، تجهیز میکردند تا بهعنوان همان مجتمع بینراهی از آنها استفاده شود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است