وقتی جوانان ما گیتار را میشناسند و کمانچه را نه
زهره نیلی
کنوانسیون سال ۲۰۰۳ که با هدف حفاظت از میراث فرهنگی و معنوی شکل گرفت تا سنتها و نمایشهای شفاهی، هنرهای اجرایی مانند موسیقی و تئاتر سنتی، آداب و رسوم ویژه، آیینها و جشنها، دانش و تجربیات مرتبط با طبیعت و جهان و صنعتگری سنتی ثبت و ضبط شود و باقی بماند.
امسال، دوازدهمین نشست کمیته بین دول یونسکو برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در جزیره «ججو» کره برگزار شد و در آن پروندههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت «چوگانبازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی» و «هنر ساختن و نواختن کمانچه» به ثبت در فهرست جهانی رسید. گرچه نه بهروز وجدانی، نه داریوش پیرنیکان و نه هیچیک از اعضای تیم تهیهکننده در این نشست حضور نداشتند.
بهروز وجدانی، پژوهشگر موسیقی نواحی و یکی از گردآورندگان اصلی پرونده موسیقی ردیف دستگاهی و کمانچه بوده که هر دو به ثبت در فهرست میراث معنوی رسیدهاند. او میراث معنوی را حاصل خرد، تلاش و ذوق جمعی میداند و میگوید: «میراث معنوی، آن چیزی است که از گذشتههای بسیار دور برای ما به یادگار مانده و با انتقال از نسلی به نسل دیگر به شکل سنت درآمده است. برای نمونه نوروز در شمار میراث معنوی است و از هزاران سال پیش تاکنون وجود داشته و اگرچه جزئیات و عناصر تشکیلدهنده آن، به نسبت گذشتههای دور، دستخوش دگرگونی شده، اما اصل و اساس آن، همچنان باقی مانده و به زندگی خود ادامه میدهد، کمانچه هم این گونه است. هنوز بسیاری در گوشهوکنار ایران، بهویژه در لرستان، در حال ساختن و نواختن این ساز هستند.»
این پژوهشگر موسیقی نواحی با اشاره به تعریف یونسکو از میراث معنوی میگوید: «فنون و مهارتهای سنتی، جزیی از میراث معنوی انسانها هستند. برای مثال، هنرمندی که براساس دانش سنتی خود، بهترین چوب را برمیگزیند، روزها آن را میتراشد و صیقل میدهد، روی دسته و کاسهاش، نقشونگار میکشد تا به کمانچهای خوشصدا تبدیل شود که آوای دلنشین دوست را به گوش شنوندگان میرساند، نمیتوان گفت کاری مادی انجام داده و تنها با ماده سروکار داشته است. چراکه ماده و معنا، آنچنان به هم بستهاند که جسم و روح، که زشتی و زیبایی. بنابرین آنچه او خلق کرده هم جسمیت دارد، هم آوایی که از کمانچه یا تنبور یا تارش شنیده میشود، روحانی است و آرامشدهنده روان است.»
وجدانی، میراث معنوی را به سه قسمت تقسیم و بیان میکند: «ترانهها، لالاییها، متلها و چیستانها بخش گفتاری، بازیها، رقصها و نمایشهای آیینی، نمودهای رفتاری میراث معنوی را دربرمیگیرند؛ اگر چه این میراث، موسیقی فولکلور را هم شامل میشود. البته این تقسیمبندی به معنای جدا کردن کامل این بخشها از یکدیگر نیست، چراکه هر کدام از این میراث به دیگری تنه میزند. برای نمونه، تعزیه، همه این قسمتها را دربر میگیرد.»
به گفته نویسنده و گردآورنده «فرهنگ جامع موسیقی ایران»، بازآفرینی میراث معنوی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. چراکه شکل و ظاهر سنتها و آداب و رسوم باید بهروز شوند تا بتوانند پاسخگوی نیاز انسان امروز باشند، اما این دگرگونی نباید به گونهای باشد که اصل و اساس سنتها تغییر کند.
وجدانی معتقد است: «با توجه به رشد و گسترش فرهنگ شهرنشینی و ارتباطات گستردهای که میان جوامع شکل گرفته، همه فرهنگهای بومی و محلی، محکوم به کمرنگ شدن و نابودی هستند و سرعت این بیرنگ شدن، هر روز رو به افزایش است، از این رو خانه موسیقی ایران، چند سال پیش، پیشنهاد خوبی به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ارائه کرد تا به کمک یکدیگر به ثبت ردیفهای موسیقی سنتی ایران در فهرست میراث معنوی بپردازند و هفت دستگاه و پنج آواز و صدها گوشه ایرانی را ثبت و آنها را از گزند آسیب و فراموشی حفظ کنند؛ امسال هم مهارت ساختن و نواختن کمانچه، بهطور مشترک با کشور آذربایجان به ثبت جهانی رسیده است؛ چراکه آذربایجان، یک روز، بخشی از ایران بوده و در این کشور هم هنرمندانی هستند که کمانچه میسازند و این ساز را با مهارت تمام مینوازند.»
این پژوهشگر موسیقی نواحی به نقش رسانهها؛ بهویژه رسانه ملی در معرفی سازهای ایرانی و اشاعه فرهنگهای بومی اشاره میکند و میگوید: «یک فرهنگ باید فرصت انتخاب، بازسازی، انطباق و دگرگونی داشته باشد و بتواند با نیاز مردم در هر دوره و زمان، هماهنگ شود؛ بنابراین رسانه پرمخاطبی چون تلویزیون میتواند به معرفی آداب و رسوم و شناساندن فرهنگ ملی و بومی بپردازد و برای این کار از شیوههای جدید بهره ببرد؛ همانگونه که میتواند سازهای ایرانی را بهخوبی و بهدرستی معرفی کند. امروز نوجوانان و جوانان ایرانی گیتار و پیانو و کیبورد را میشناسند، اما شناختی از تار و کمانچه ندارند. پس چگونه میتوانند از موسیقی اصیل خود و سازهایشان حفاظت کنند؟ چراکه لازمه نگهداری و حفظ یک اثر، شناختن ارزشها و پیشینه آن است و هیچ رسانهای به اندازه رسانه ملی در این زمینه تاثیرگذار نیست.»
- دستهبندیها: مهرپارسه , میراث فرهنگی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است