خانه هزارتوی کبوتران ایران
مهرناز شهباز
برجهای گلی برافراشته در صحراها و دشتها از بینظیرترین نمادهای بومی ایرانند؛ برجهای سترگی با هزاران کبوتر که کارشان میزبانی کبوترها و انباشتن فضله آنهاست. این ضیافتخانهها، بیشتر در دشتها و نواحی هموار بنا شدهاند و در نواحی کوهستانی کمتر دیده میشوند. کبوترخانهها در کرانههای دریاچه ارومیه، مناطقی از یزد مانند میبد و برخی از نواحی کویری چون طبس وجود دارند، اما تعداد آنها در این نواحی اندک است. تمرکز اصلی کبوترخانهها یا بهواقع گستره کبوترخانهها در ایران، خطه اصفهان است.
اصفهان تنها با زایندگی رودی که در آن میخزد، یا منارههای باریک و بلندی که دست به آسمان میکشند، یا گنبدهای فیروزهای منقش به گلهای درهمتابیده یاد نمیشود، قلعههای سخت و استواری که در مزارع و بیشههایش قد علم کردهاند، نماد دیگری است از روستاها و باغهای این شهر که با پرواز صدها تا هزاران کبوتر در یادها ماندهاند. آنجا که ویلیام جکسون از ورودی اصفهان یاد میکند؛ از بناهایی برجآسا که در پهنه دشت به صف شدهاند، یا آنجا که دیولافوا از برجهای بزرگ مزارع اصفهان یاد میکند؛ برجهایی با کنگرهها و آجرهای مزین که از هر طرف پراکنده شدهاند و دستههای کبوتران را به سوی خود فرامیخوانند؛ همه حکایت از آن دارد که اصفهان، دشتی که آبهای زردکوه آن را سیراب میکند، روزگاری ارض موعود کبوتران بوده است.
برج کبوتر، کبوترخانه، وردا، کبوترخان، نام مامنگاه کبوتران است که در باغات و مزارع شهرها و روستاهای اصفهان این بالندهها را دعوت به آب و دانه میکند؛ در مقابل فضله این کبوتران قوت خاک زمینهای کشاورزان و باغداران میشود. ضیافت کبوتران در کبوترخانهها اما از سالها پیش به این سو رنگوبوی گذشته را ندارد و دلیل عمدهاش هم کودهای شیمیایی است که کشاورزان را بینیاز از تولیدات کودهای طبیعی برجهای کبوتر کرده؛ این اما آفت بزرگی است بر بنیاد کبوترخانهها که آنها را رو به متروک شدن و ویرانی برده است.
معماری کبوترخانهها بیبدیل است؛ بناهایی بیشتر مدور و استوار با اندرونی تنیده از هزاران آشیانه که با کمترین استفاده از زمین و مصالح بیشترین بهره را از فضا برای تعبیه آشیانه برده است. کبوترخانهها بیشتر در راستای قناتها و رودخانهها بر بستر مزارع و باغات ساخته میشدند؛ جایی که آب و دانه فراهم باشد و کبوتران جفت، جفت آسوده در لانهها آب و دانه بخورند و از گزند خطرات در امان باشند. قصری مشبک و چشمهچشمه در دل صحرا که در آن هم آب و هم دانه فراهم است و هم هوای مطبوع؛ بیآنکه بیمی از چنگال قوش و مار و جغد باشد.
اصفهان، وعدهگاه کبوتران
کبوترخانهها در ایران تنها برای استفاده از فضله کبوتران ساخته میشدند و اصفهان جایی است که کبوترخانهها را بیشتر از هر جای دیگر ایران میتوان دید. دلیل فراوانی کبوترخانهها در این دیار، یکی سرسبزی و پرآبی زایندهرود است و دیگری مقتصد بودن اصفهانیها. صیفیجات اصفهان خصوصا خربزه، از محصولات کشاورزی مرغوب این خطه در دوران صفویه بوده و اصفهانیها برای عرضه کود مورد نیاز کشاورزان با بنا کردن کبوترخانهها و فراهم آوردن فضله کبوتران منبع درآمدی از این طریق داشتند و در مقابل مالیات هم پرداخت میکردند. شاردن، سیاح فرانسوی که در دوران صفویه به ایران سفر کرده بود، تعداد کبوترخانههای اصفهان را بیش از سه هزار برج خوانده است. این تعداد کبوترخانهها حالا به کمتر از ۷۰۰ کبوترخانه رسیده که اکثرا غیرفعال یا مخروبه هستند.
برخی از پژوهشگران پیشینه تاریخی ساخت کبوترخانهها را مربوط به قرن چهارم و برخی دیگر تکنیک ساخت این برجها را در پیوند با ابداع فنون کشاورزی در تمدن بینالنهرین دانستهاند؛ یعنی چهار هزار و ۸۰۰ سال پیش. اما بهدور از تاریک و روشن نتایج این پژوهشها، شواهدی که از سفرنامههای سیاحان وجود دارد، این است که این برجها از ۷۰۰ سال پیش در اصفهان خرید و فروش میشدهاند. آنچه اما از کبوترخانهها در اصفهان باقی مانده، بیشتر به یکی، دو قرن اخیر مربوط است و قدیمیترین کبوترخانهها، کبوترخانههای هزارجریب هستند که به دوران صفوی مربوطند. این کبوترخانهها همزمان با باغی به همین نام ساخته شدهاند.
کبوترخانهها از آبادیهای فلاورجان و نجفآباد در اصفهان تا آبادیهای خوانسار و گلپایگان در تمامی مزارع و باغات به چشم میآیند. در میانه راهی که زایندهرود از اصفهان تا گاوخونی جریان مییابد، در اژیه، برجهای کبوتر به صف، یکباره چشم بیننده را به سوی خویش هدایت میکنند. روستاهای زیادی در اطراف اصفهان در مسیر آمدوشد شهرها به یکدیگر منظرگاه قلاع کبوتران هستند و تصویری بینظیر از یک رشته بناهای استوانهای شبیه به هم را به نمایش میگذارند؛ روستای گورت با بیشترین تعداد برجهای کبوتری که در راستای قنات این روستا گسترانده شدهاند، از این جمله است.
از زایندهرود تا درازرودخانه
کبوترخانهها در دو شکل و فرم کلی؛ یعنی استوانهای و چهارکنج دیده میشوند. فرم استوانهای انواع متفاوت و متکاملتری نسبت به فرم چهارکنج دارد و البته گنجایش بیشتری برای ورود کبوتران. کبوترخانههای چهارکنج را بیشتر میتوان در گلپایگان و خوانسار دید؛ برجهای مستعطیلشکلی که بیشتر در امتداد درازرودخانه گلپایگان و رودخانه خوانسار بنا شدهاند و تعدادشان به ۱۴۶ برج میرسد.
کبوترخانههای استوانهای معمولا از یک استوانه بیرونی و یک استوانه درونی تشکیل شدهاند. استوانه بیرونی برای پایداری بیشتر متمایل ساخته شده و از داخل بهوسیله تکیهگاههایی به استوانه داخلی که ارتفاع بلندتری دارد، متصل شده است. استوانه خارجی با راهروهایی به دو یا سه طبقه تقسیم میشود که از طریق پلههای مدور و غلام گردشها به هم مرتبط میشوند. در برخی از کبوترخانهها مثل سیاهبوم در نزدیکی مبارکه، پلان برج کبوتر از شش نیمدایره تشکیل شده و در واقع کبوترخانه، یک بنای ششاستوانهای بههمپیوسته است که اصطلاحا به اینگونه کبوترخانهها چند قل میگویند. در بالای برجها برجکهای مشبکی وجود دارد که محل ورود و خروج کبوتران است و به فلفلدان شهره اند. کبوترخانههای چهارکنج ساختار سادهتری نسبت به استوانهای دارند و البته تعداد کمتری لانه در آنها تعبیه شده. در یک کبوترخانه تا پنج هزار لانه وجود دارد که ۱۰ هزار کبوتر را در خود جای میدهد؛ برخی کبوترخانهها اما گنجایش ۲۵ هزار کبوتر را دارند.
کبوترخانهها از خشت و گل ساخته شدهاند و فضای بیرونیشان با قطاربندیها و کنگرهها و بعضا نوشتارهای قرآنی و تزیینات گچی مزین شده است. طوقی از اندود گچ که گاه با آهک و گل اُخری رنگ شده نیز بر میانه کبوترخانهها دیده میشود که همه اینها از یک سو کبوترخانه را در عین سادگی اندکی میآرایند و از سوی دیگر مانع از ورود مار به برج کبوتر میشوند. دریچهای در نیمه ارتفاع برج نیز وجود دارد که فقط سالی یک بار برای خارج کردن کود باز میشود و در غیر این صورت این دریچه با آجر و گچ پوشیده میشود.
کبوترخانهها اما سالهاست که دیگر ضیافتگاه کبوتران نیستند؛ دلایل زیادی وجود دارد؛ از رونق افتادن کشاورزی صیفیجات، پیشروی شهرها، مناطق مسکونی و صنایع و عمدهترین آنها تولید کودهای شیمیایی. بنابراین بیشتر کبوترخانهها غیرفعالند. شماری از آنها با قرارگیری در میادین اصلی مورد مرمت و حفاظت قرا گرفتهاند، اما بیشتر آنها در حال ویرانیاند؛ با متروک شدن روزافزون این سازههای بومی حالا مار و جغد میهمانهای ناخوانده کبوترخانهها هستند و فراز برجکهایشان جایی برای لانه حاجی لکلکها شده است. کبوترخانهها که روزی به دور از هیاهو، محل آسایش و آرامش کبوتران برای خواب و خور و آمیزش بودند، حالا با قرارگیری در معرض تنشها و آلودگیهای صوتی حاصل از توسعه شهری و صنعتی، کبوتران مشکل در آنها مینشینند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است