«شاهنامه بایسنقری»، حماسه رنگها
آیسان زرفام
یونسکو، ۱۹۹۲، با انگیزه آگاهیبخشی در زمینه میراث مستند برنامهای را آغاز کرد که در آن کشورها میراث مستند خود را ثبت کنند. این سازمان دو هدف داشت، نخستین هدف آن بود که از این راه این آثار حفظ شوند و دوم اینکه در دسترس همگان در همه زمانها باشد. در ۱۳۸۶ (۲۰۰۷ میلادی) ایران «شاهنامه بایسُنقری» را بهعنوان یکی از میراث مستند خود با شماره ۷۱۶ در این فهرست ثبت کرد. اگرچه ارزش شاهنامه بهعنوان یکی از متون ادبی برجسته جهان و نگارههای آن بهعنوان آثار شاخص نقاشی ایرانی است اما از مهمترین دلایل ثبت این میراث تاریخی که یونسکو از آن یاد کرده، این است که این کتاب جزو معدود کتابهای شاهنامه به شمار میرود که تصویرگریهای ارزشمند آن کامل باقی مانده و از آن محافظت میشود. گفته میشود بیش از یکصدسال پیش این اثر را «امیرنظام گروسی» که از دیپلماتهای دوره قاجار بود، به کتابخانه کاخ گلستان تحویل داد.
هفتصد صفحه است، با قطعی رحلی و جلدی چرمی. ۵۸۶ سال سن دارد و حدود یکصدسال است که در کاخ گلستان نگهداری میشود. «شاهنامه بایسنقری» یکی از ۹ اثر ایرانی است که در برنامه حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسیده است، اثری که ماهیتش را از «شاهنامه»، شاهکار فردوسی گرفته است. کتابی که در قرن چهارم هجری قمری خلق شد؛ مجموعهای منظوم و یکی از آثار حماسی- اسطورهای برتر جهان. اما چرا این کتاب منظوم چنین جایگاهی دارد؟
در سایت اطلاعرسانی یونسکو درباره اهمیت شاهنامه آورده شده که این اثر در زمانی که زبان دانش و ادبیات رسمی در ایران عربی بوده، کاملا به زبان فارسی سروده شده که این مسئله به حفظ و بقای این زبان مهم جهان بسیار کمک کرده است. شاهنامه فردوسی در تمام این سالها موضوع و منبع الهام بسیاری از آثار هنری نقاشی، خوشنویسی، تئاتر، موسیقی و غیره بوده است که از مهمترین آنها «شاهنامه بایسنقری» است.
داستان یک تولد باشکوه
بایسنقر میرزا، نوه تیمور گورکانی بود. خاندانی که علاقه عجیبی به هنر داشتند. وقتی بایسنقر به حاکمیت هرات رسید، کتابخانه-کارگاه بزرگی را در هرات دایر کرد و از هنرمندان نامی ایران بزرگ در زمینههای نگارگری، کتابت و خوشنویسی دعوت کرد تا در هرات گرد هم آیند و به مصور سازی کتابها بپردازند.
این حرکت جریانساز شد بهطوریکه مکتب نگارگری هرات در همین عصر شکل گرفت. در ۸۳۳ هجری قمری بایسنقر میرزا، دستور تصویرسازی شاهنامه فردوسی و گردآوری مقدمهای برای آن را صادر کرد و گروهی از هنرمندان که گفته میشود تعداد آنها به بیش از ۵۰ نفر میرسیدند به سرپرستی جعفر بایسنقری، نستعلیقنویس نامی آن دوره، خلق این اثر را آغاز کردند. حالا «شاهنامه بایسنقری»، درخشانترین اثر متولدشده در آن دورانِ شکوفایی هنر، آوازهاش در گوش جهانیان هم پیچیده است.
همپایهاش یافت نشود
کتاب با توصیفی از لقبهای بایسنقر میرزا و دیباچهای درباره چگونگی خلق شاهنامه فردوسی آغاز میشود. شاهنامه بایسنقری ۲۲ نگاره دارد که غیر از نگاره دوبرگی دیباچه و پنج نگاره دیگر که جدا از متن تصویر شدهاند باقی نگارهها همراه متن هستند مانند نگارههای «دیدار زال و رودابه»، «نبرد گودرز با پیران»، «ملاقات اردشیر و گلنار» و «کشتن اسفندیار ارجاسب را».
در نگارههای این کتاب بناهایی با کاشیهای رنگارنگ و کتیبههای خطی به تصویر کشیده شده است. طبیعت در نگارهها جایگاه ویژهای دارد که شامل گلبوتهها و درختان سرسبز و کوههای سربهفلککشیده مرجانی میشود. در این اثر پیکرهها نیز با قامتی بلند و با چهرههای ماوراءالنهری و ازبکی ترسیم شده و هنرمندان توانستهاند با جابهجایی تناسب منطقی برخی مناظر چندین مجلس را در درون یا بیرون بنا به تصویر بکشند. در این شاهنامه از رنگهای درخشان استفاده شده است. در نگارهها از رنگ طلایی برای نشاندادن روز، از رنگ نقرهای برای نشاندادن آب و از رنگ لاجوردی برای نشاندادن آسمان شب. این ویژگیها جدای از تذهیبها، خطوط اسلیمیو تزییناتی است که در همراهی با متن به خط نستعلیق شاهنامه روی کاغذهای نخودی رنگ به تصویر در آمده است.
برخی نقاشان این اثر را آغازگر دوران جدید از نقاشی ایرانی، همراهِ سبکی رسمی و قانونمند میدانند. پروفسور «ارنست کونل»، پژوهشگر سرشناس هنر اسلامی، درباره این کتاب گفته است که تا کنون نسخهای به لحاظ مفهوم صریح داستان، مهارت و چیرهدستی تزیین اجرای آن که با این نسخه برابری کند، پیدا نشده است.
- دستهبندیها: مهرپارسه , میراث فرهنگی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است