ابداع هنر برای صلح
ریحانه جاویدی
صلح، گمکرده امروز بشر است؛ واژه نایابی که در هرجومرج زندگی گم شده و آرامآرام می رود تا به میراث دستنیافتنی تبدیل شود. هر اندازه فرازونشیب زندگی امروزی بیشتر میشود، راه و رسم صلح هم رنگپریدهتر از پیش برجا میماند و صلحدوستی بیشتر از آنچه خط و ربط مردمان این دوره شود، در حد واژه کوچک در دایرهالمعارف روزمره باقی میماند اما این میان برخی هم برای صلح قدم برمیدارند و قلم میزنند تا این گمکرده را به یادمان بیاورند و پیام صلح را به گوش جان مردم برسانند. «اکرم هادی»، هنرمند ابداعکننده طراحیخط از جنس هنرمندانی است که هنر را در خدمت صلح گرفته و معتقد است مفاهیمی همچون عشق، صلح و زیبایی مفاهیمی وابسته به روح است که میتواند از طریق ویژگیهای خاص و درونی خود انعکاس بیرونی پیدا کند و هنر هم چون در ذات خود به روح و روان و حس فردی وابسته است، پس میتواند مهمترین راه برای گسترش مفاهیم انتزاعی همچون صلح و عشق و دوستی باشد.
«هادی» گسترش صلح را رسالت هنری خود میداند و درباره انتخاب این واژه بهعنوان سوژه اصلی طراحیهای خود بیان کرد: «احساس من بر آن است که برای درک هر آنچه در محیط و انسانها وجود دارد که میتواند سرمنشاء ارتباط پویا و سازنده باشد، به صلح نیاز داریم. در واقع طراحی برای صلح نوعی آرامش درونی برای هنرمند به همراه دارد که در نهایت به صلح با خود و با دنیای پیرامونش میانجامد. به همین دلیل بخش مهمی از رسالت هنریام را توسعه این معنا و مفهوم میدانم یا حتی شاید همه رسالت هنر اشاعه این مفهوم است؛ اشاعه مفهومی که عمیقا به آن نیازمندیم و از اخبار، هر روز شاهد هستیم که جهان در دامن اختلافات و درگیریها میسوزد و قدرتطلبیهای سیاسی نابودکننده آرامش در عرصه بینالمللی است. امروز در دنیایی زندگی میکنیم که بیش از آنکه انسانها از بلایای طبیعی آسیب ببینند، از جانب خود انسانها مورد آزار قرار میگیرند و این موضوع حکایت از آن دارد که ما صلح را فراموش کردهایم.»
صلح؛ مفهومی وسیع برای ایدهپردازی
صلح را میتوان در دایره مفاهیمی تلقی کرد که در کمال سادگی، پیچیده هستند. این هنرمند معتقد است صلح را باید از دو جنبه در نظر گرفت. او درباره تعریف خود از صلح می گوید:«صلح از دو جنبه میتواند مورد توجه باشد. صلح درونی در واقع نوعی آرامش و پذیرفتهشدن در جهان بیکران هستی و بهصورت متقابل پذیرش تمام موجودات این جهان بیکران است، اما جنبه دیگر صلح که نمود بیرونی دارد، در واقع ارتباط خلاق و سازنده با انسانها، محیط و موجودات است، ولی نباید فراموش کرد که تا به صلح درونی نرسیم، قادر به درک صلح بیرونی هم نیستیم؛ زیرا تحقق آن غیر از آشتی با درون امکانپذیر نیست. متاسفانه جنگها، خشونتها و ظلمها نتیجه نبود صلح درونی است که در بیرون انعکاس خشونتآمیز دارد.»
این هنرمند که بهزودی نمایشگاهی با ۲۰۰ اثر از واژه صلح در «موزه صلح» داشته و کتابی هم درباره هنر «طراحیخط» در دست انتشار دارد، معتقد است از تمامی علائم موجود در محیط میتوان برای طراحی صلح الهام گرفت. هادی درباره این موضوع بیان کرد: «با توجه به اینکه واژه صلح یک مفهوم جهانی است و این مفهوم با آزادگی، رهایی، نوعدوستی و ارتباط سازنده با محیط، موجودات و بسیاری مفاهیم مثبت دیگر هماهنگی دارد. تمامی نشانههایی که در محیط موجود است و بهنوعی این خصوصیتها را تداعی میکند، میتواند برای القای مفهوم صلح در هنر مورد استفاده قرار گیرد. هرچند تعدادی از این اشکال تاکنون بیشتر بهصورت نمادین مورد توجه بوده و استفاده شدهاند و حضور این اشکال در هر متن هنری و ادبی قابل ارجاع به واژه و مفهوم صلح است، در طراحیخط و این شیوه که من ابداع کردهام، واژگان مفاهیم درونی خود را با اشکال، چه بهصورت انتزاعی و چه بهصورت واقعی نمایان میکنند و واژه صلح نیز ضمن آنکه از ویژگی درونی واژه در طراحی استفاده شده است، گاهی نیز از اشکال واقعی همچون گلها، برگها، اشکال پرندگان و مجموعهای از حروف و واژه که تداعی همجواری مسالمتآمیز را نیز میرساند، استفاده شده است. صلح مفهوم وسیعی است که امکان ایدهپردازیهای بسیاری را در خود دارد.»
هنر «طراحیخط» را بشناسیم
طراحیخط بر اساس هنرهای خوشنویسی یا نوشتار و نیز هنر طراحی بنا شده است. آشنایی با هنر خوشنویسی فرمهایی که به هنر خوشنویسی نزدیک است و امکاناتی که در فرمهای خط سنتی وجود دارد را در خلق اثر به کار میگیرد و فرمهای آزاد و بداهه با توجه به خصوصیت خودانگیختگی در هنر طراحی و فرمهای محیطی امکان توسعه اثر را بیشتر میکند. هرگونه دخل و تصرف در خط و نوشتار و ایجاد اثری جدید، نیاز مبرمی به آشنایی کامل با هر دو هنر سنتی خوشنویسی و طراحی و نیز به شکل ذهنی آرایش و پردازش آن دارد. خصوصیت ذاتی خط بر فضای دوبعدی منطبق است و طراحیخط از جهتی میتواند این ویژگی ذاتی را به چالش بکشد و اشکالی را خلق کند که ویژگی فضایی آن مدنظر باشد؛ البته این هویت و ارزش در خط کمتر تجربه شده است.
طراحیخط در پی تغییر ساختارهای شناختهشده در هنر خط است تا بر اساس آن بتواند فضاهای جدیدی را کشف کند و با استفاده از تصویر مفاهیم جدیدی را بسازد. آنچه نوشتار را در قیاس با تصویر متمایز میکند، این است که نوشتار بر قراردادهای شناختهشده مبتنی است و طراحیخط بهدنبال این است که دریابد چگونه بر اساس تحولات فرمی و شکلی تصویر تحول مییابند و در انتقال مفاهیم و مصادیق جدید در هنر، به خدمت گرفته میشوند. این ویژگیها در هنری که از خط و طراحی بهمنظور رسیدن به مفاهیم جدید کمک میگیرد، قابلیت انجام و اجرا را دارد، زیرا از سویی با فرمهای شناختهشده و قراردادهای تثبیتشده خط و نوشتار روبرو هستیم و از سویی با طراحی که سرشار از بداهگی و خودانگیختگی است در تقابل قرار میگیریم و این برخورد نسبتا دوگانه را در آنچه بهعنوان طراحی از خطوط میشناسیم، بهمنظور ارائه ساختار جدید مورد استفاده قرار میدهیم و با کمک نشانههای ضمنی بهمنظور بیانی نو به خدمت میگیریم.
اکرم هادی که خود مبدع هنر طراحیخط است، درباره زایش این هنر اینطور توضیح میدهد: «ایده استفاده از طراحی در عالم خط به سالهای دهه ۷۰ و به زمانی که یک کتاب کودک طراحی کردم، بازمیگردد. در این کتاب بهمنظور آشنایی کودکان با کلمات و حروف که موضوع داستان کتاب بود، با استفاده از نقطه که از جمعشدن آنها حروف و کلمات را میساختند، سعی داشتم که شکلهای نویی خلق کنم و ادامه آن، تغییر ساختاری در خط و استفاده از عناصر دیگر بهمنظور ایجاد مفاهیم جدید در خط بود. آنچه را که بهعنوان طراحیخط در سال ۱۳۹۰ و با رونمایی یک کتاب به همین نام معرفی کردم، نتیجه تلاشی بوده که از سالها قبل و با نظر به اهمیت هنر طراحی و امکاناتی که در خط و نوشتار به لحاظ فرمی و مفهومی دارد، انجام شده است. این هنر بهعنوان هنری برای خلق آثاری برای تمامی شاخههای تجسمی، میتواند مورد توجه قرار گیرد.»
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است