اساطیر سبز دنیای باستان
سوده فضلی شمسآبادی؛کارشناس موزه داری
درخت یکی از مظاهری است که بشر از ابتدای خلقت در برابر آن سر تعظیم فرود آورده و جایگاهی ویژه در اعتقادات اقوام مختلف داشته است. در روزگاری نهچندان دور، درخت در باورها و اعتقادات بشر چنان رسوخ کرده بود که هالهای از تقدس پیرامون آنرا فرا میگرفت.
انسان از قدیم برای درختان وجود روان قائل بوده است. به نظر بدویان، جهان عموما جاندار است و گیاهان و درختان از این قاعده مستثنی نیستند. به نظر این انسان، آنها نیز چون خود او روح دارند و بر همین اساس با آنها رفتار میکنند. از دورترین ایام، تصویر مثالی درخت بهمثابه آینه تمامنمای انسان و ژرفترین خواستههای اوست. بنابراین درخت در بستر اساطیر، ادیان، هنرها، و ادبیات تمدنهای گوناگون شکل گرفت. بر اساس آخرین یافتههای باستانشناسی از حکاکیهای قرن پنج پیش از میلاد تا سوم بعد از میلاد در یونان و ایتالیا، جزایر «سیسیل»، «کرت» و «مقدونیه» بر منع تخریب درختان سرو سفارش شده است. نقوش برجسته و تصاویر بهدستآمده از تمدنهای آشوریان و مصریان مبین آن است که درختان منزلگاه خدایان بودهاند. در یونان باستان اغلب درختان را منسوب به خدایان میدانستند و صدای به هم خوردن برگهای بلوط را در معبد «دودونا» نشانه ظهور زئوس؛ خدای خدایان در معبد تصور میکردند. درخت انار بهعنوان سمبل ازدواج، عشق، آفریدن و باروری منسوب به «هرا»؛ الهه قدرت و ثروت بوده است. «آتنه»؛ الهه دانایی و صنعت، به بشر درخت زیتون هدیه کرده است. درخت بلوط و درخت سیب منسوب به «آپلون»؛ خدای نور است و بید و گردو و مورد و سدر منسوب به «آرتمیس»؛ الهه نجابت و شکار بودهاند.
به علاوه درخت، جهان سفلی را با جهان اعلی پیوند میدهد و تمام چهار عنصر را جمع میآورد؛ آب در شیره نباتیاش جریان دارد، خاک از طریق ریشههایش مخلوط میشود، هوا از برگهایش تغذیه میکند و آتش از اصطکاکش به دست میآید. «میرچا الیاده»، اسطورهشناس رومانیایی میگوید اگر درخت از نیرویی مقدس سرشار است، بدین خاطر است که قائم است که رشد میکند، برگهایش را از دست میدهد و دوباره آنها را به دست میآورد و در نتیجه زنده میشود؛ بارها میمیرد و باز زنده میشود.
با وجود استنباط ظاهری و نتیجهگیری عجولانه، درخت حتی درختی مقدس در همه جا وسیلهای آیینی و خاص شعائر مذهبی نیست؛ بلکه شکل نمادین از یک کلیت است که از حد این کلیت فرا میگذرد و در نتیجه این شکل نمادین به یک وسیله آیینی تبدیل میشود. همچنین در همه ادیان به درختهای مقدس اشاره شده است؛ درخت دانش در انجیل، درخت طوبی در قرآن و درخت جاودانگی در اوستا که زمین و آسمان را به هم میدوزد.
اصولا ارتباط نزدیکی بین انواع درختان و پیامبران وجود دارد و کموبیش در بسیاری از ادیان و آیینها داستانهایی در این مورد به چشم میخورد. بهعنوان مثال، در بودیسم اعتقاد بر این است که بودا زیر درخت انجیر به «نیروانا» واصل شد. درخت بلوط ابراهیم در نزدیکی «هبرون» فلسطین یاد اجداد گذشته و ابراهیم را در اذهان زنده نگه میدارد. موسی در کوه «طور» با درختی به گفتگو میپردازد که تجلی خداست. پیامبر اسلام به هنگام عروج، شاهد درخت «سدر» است و حتی در قرآن مجید به درختانی چون انجیر و زیتون سوگند اشاره میشود. در کتاب آسمانی قرآن از درختانی چون خرما، انجیر، سدر، انگور و زیتون نام برده شده و از سه نوع درخت یاد میشود؛ بهشتی («طوبی» که ریشه و تنه آن در منزل رسول خداست و هر شاخه آن در خانه مومنی)، درخت دوزخی («زقوم» که شاخهاش از آتش و میوهاش بسیار تلخ است) و درخت دنیوی (انواع درختان دنیا). علاوه بر آیات قرآنی، در احادیث نیز درباره درختان و میوههای بهشتی مانند سیب و انار و انجیر و غیره صحبت شده است.
درخت کهن در ایران
هر ملتی غالبا با توجه به اقلیم خود یک نوع درخت را بیش از سایر درختان محترم میشمارد. درختانی که بهنوعی مقدس شمرده میشوند، معمولا درختانی بزرگ با عمری طولانی هستند. در اساطیر ایران پیش از اسلام سرو مقدسترین درخت است. آوردهاند که زرتشت با دستان خود، دو سرو سههزارساله «کاشمر» و «فریومد» را کاشته است. نزد عرفای اسلامی نیز «چنار» بسیار مقدس است و برگ آن را با دست انسان و پنجتن آلعبا مقایسه میکنند و اساسا رنگ سبز، رنگ رویش گیاهان و باززایش طبیعت نزد مسلمانان، رنگ مقدسی است.
یکی از موضوعاتی که بارها در قصههای عامیانه فارسی تکرار شده، این است که قطره خون برخی از قهرمانان قصه به گل یا درخت یا بوته تبدیل میشوند؛ همچنان که در شاهنامه آمده است:
«هنگامی که تورانیان خواستند تا سیاوش شاهزاده ایرانی را بکشند، کوشیدند که خون او بر زمین نریزد تا بر اثر آن گیاهی نروید. گویی آنان میدانستند که از خون سیاوش گیاه میروید؛ با این حال باز هم میبینیم:
ز خاکی که خون سیاوش بخورد
به ابر اندر آمد درختی ز گرد
نگاریده بر برگها چهر او
همی بوی مشک آید از مهر او».
داستانهای مختلف درباره درختان و اشتهار برخی از آنان بیش از پیش موید اهمیت درختان در فرهنگ ملل مختلف است.
درختان مراد نهتنها مقدس؛ بلکه همصحبتهای مناسبی برای دردمندان و حاجتمندان بوده و کموبیش هستند. اینکه درخت بهعنوان جانداری بیزبان به شکوائیهها و شرح نیازها و آرزوها گوش میسپارد، جلوه مهم دیگری از نقش او در حیات اجتماعی انسانهاست.
در گزارش موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، اعتقادات و باورهای مردمی از دلایل حفظ درختان دیرزیست عنوان شده است. درختان کهنسال استان یزد بهعنوان میراث جاودان پایداری کویر بوده که بیشتر این درختان بین ۸۰۰ تا ۱۵۰۰ سال عمر دارند که علاوه بر اینکه جزء مهمترین ذخایر ژنتیک گیاهی بهشمار میروند، مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی و علاقمندان به طبیعت محسوب میشوند. علاوه بر سرو ابرکوه، از مهمترین درختان کهنسال کویر میتوان به چنار «چکچک» که ۱۴۰۰ سال سن دارد و از نظر زرتشتیان بسیار مقدس است، نام برد. این درخت تاکنون دو مرتبه تحت تاثیر ریزش کوه شکسته و مجددا روییده است. یا چنار «تنگ چنار»، از توابع مهریز با شماره ثبت ۱۱ قدمتی ۱۲۰۰ساله دارد که رشد آن بهتازگی کند شده و در قسمت درونی تنه نوعی چوبخوار یا موریانه مشهود است. مردم محلی معتقدند که این درخت هر هزار سال یک بار آتش گرفته و احیا میشود.
نمونهای دیگر از سروهای مقدس کویر ایران میتوان به سروهای دوقلوی «مبارکه» اشاره کرد. این دو سرو که مانند دو خواهر دوقلوی هم هستند، در کنار یک آتشکده زرتشتی کاشته شده و بهعنوان نگهبانان زیارتگاه قد برافراشتهاند؛ تا زمانی که زیارتگاه خراب شد و مردم محلی برای حفظ جان دوقلوهای مبارکه سقاخانهای بنا کردند تا موضوعیتی برای قطع درختان وجود نداشته باشد. این دو سرو که به فاصله دو تا هفت قدم یعنی ۱۴ متری هم قرار دارند و یکی از زیباترین و اصیلترین گونه گیاهی سرو قلمداد میشوند، همچنان زیارتگاهی برای مردم محلی و گردشگران هستند.
دکتر «سودابه کروری»، عضو موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع سازمان جنگلها تاکید میکند که تمام سروهای کهنسال موجود در استان یزد از یک پایه مادی بوده، به این معنی که از یک درخت تکثیر شدهاند و این امر با اعتقادات ایرانیان باستان مبنی بر آوردن دو بذر سرو از بهشت و کاشتهشدن آنها توسط زرتشت مطابقت دارد.
هماکنون و بنا به نظر کارشناسان تعدادی از درختان دیرزیست بهواسطه برهمخوردن اکوسیستم طبیعی و مدیریت نادرست در معرض خطر نابودی قرار گرفتهاند. فروافتادن سرو مقدس «فیروزآباد صدوق» با ۱۷۰۰ سال سن در توفان خرداد ۱۳۸۲ نمونهای از این دست بهشمار میرود که بر اثر وزش توفان و بهواسطه عدم مراقبت صحیح و علمی از ناحیه تنه شکسته شد و از بین رفت.
همچنین درختانی با بیش از هزار سال قدمت در کویر ایران زیست میکنند که ریشههای آنها گاهی تا شعاع دو کیلومتری از تنه فاصله دارد و از باغهای اطراف آبیاری میشوند. به بیان دیگر ریشههای این درختان از گسترش کویر جلوگیری کرده و مانند نگینی سبز در دل کویر خاکی میدرخشند و بهعنوان نگهبان کویر محسوب میشوند. در نتیجه پاسداشت این درختان نهتنها از نظر آیینی؛ بلکه از جانب علم محیط زیست نیز امری مهم و حیاتی است. درختانی با بیش از دو هزار سال قدمت این توانایی را دارند تا بهعنوان مادری برای درختان دیگر ایرانزمین به زندگی و حیات روبهرشد خود ادامه دهند.
*عکسهای بیشتر، چاپ شده در نشریه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است