گنجینه زنده بشری و میراث طبیعی ایران
علی قمی اویلی؛ رئیس گروه میراث طبیعی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
میراث طبیعی محدودههای جغرافیایی طبیعی و مناطق خاصی از کشور است که به علت کیفیت ویژه فیزیکی، زیستشناسی، مناظر و چشماندازهای طبیعی زیبا و کمنظیر، محوطههای طبیعی ـ تاریخی و نیز پدیدهها و نمونههای ارزشمند گیاهی و جانوری و زیستگاههای آنها تعیین و تحت حفاظت و بهرهبرداری پایدار قرار میگیرند.
طبقهبندی آثار طبیعی در سطح ملی و جهانی با توجه به شرایط خاص اکولوژیکی و ساختار زمینشناختی، دارای تنوع بینظیری از مجموعه عواملی است که میتواند تحت عنوان میراث طبیعی شناسایی و مورد حمایت قرار گیرند. میراث طبیعی کشور در دو سطح زنده و غیرزنده قابل تامل است که پدیدههای زنده شامل نمونههای نادر گیاهی «اندمیک» و درختان دیرزیست بوده و پدیدههای غیرهزنده (زیستگاه) نیز در قالب اشکال و مناظر کمنظیر و کیفیت ویژه طبیعی و نیز رویشگاههای گیاهان خاص در سه طبقه خشکی، آبی و ترکیبی قرار میگیرد.
ذخایر طبیعی به منطقهای اطلاق میشود که از لحاظ زیستمحیطی، پوشش گیاهی و جانوری؛ بکر و دستنخورده باشد. در یک زیستبوم خاص ارگانیسمهای متفاوت در کنار هم زندگی میکنند و در تعامل با یکدیگر یکپارچگی ساختاری درونی را تشکیل میدهند.
از بین رفتن این ذخایر طبیعی میتواند نقش مهمی در اکوسیستم کره زمین و تعادل حیاتی آن داشته باشد. صیانت از این نعمتهای خدادادی سبب حفظ موهبتهای الهی طبیعت برای نسلهای آینده و بهرهمندی آنان از این نعمتهای الهی خواهد بود. به عبارتی حفاظت از جنگل و ذخایر طبیعی و ژنتیکی امروزه از مهمترین موضوعات مورد بحث جوامع بشری است.
درختان کهنسال از جمله آثار طبیعی و مهمترین ذخایر ژنتیکی گیاهی هر کشور محسوب میشود. بویژه آنکه درختان کهنسال در دوران طولانی زندگانی خود، گاه طی هزاران سال، موانع اکولوژیک و تنشهای نامساعد محیطی متعددی را پشت سر گذاشته و همچنان پایدار به زندگی خود ادامه دادهاند. مردم ایران با توجه به عقاید ملی ـ مذهبی خود، وجود چنین درختانی را مقدس شمرده و بدین صورت تا حدودی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم عامل حفظ و بقای آنها شدهاند. با این وجود اقدامات سهوی یا نادانسته برخی افراد بهمنظور مبارزه با خرافهپرستی سبب شدهاند تا ادامه حیات چنین درختانی به خطر افتاده و شاید در آینده به حذف کامل این ذخایر ژنتیکی ارزشمند منجر شود. از سوی دیگر تغییر شرایط زیستی و بروز پدیدههایی مانند تغییر اقلیم و گرمشدن کره زمین که در مقیاس جهانی کره زمین را تحت تاثیر قرار داده نیز بر حیات درختان کهنسال تاثیر گذاشته است.
تاریخچه حفاظت از درختان کهنسال
اهمیت حفظ ذخایر ژنتیکی نخستینبار در سال ۱۸۸۴ بهوسیله دانشمندان روسی مطرح شد. در این باره «وادیلوف ژنتیسین» اهل شوروی سابق در سال ۱۹۲۶ نیاز به حفظ ذخایر ژنتیکی را مدنظر قرار داد. در سال ۱۹۵۰ این نظریه که منابع ژنتیکی دنیا بهسرعت در حال تخریب است و فرسایش منابع ژنتیکی در حال اتفاق است، مطرح شد. تاریخچه حفاظت از درختان از نظر ژنتیکی در اروپا به سال ۱۹۵۷ برمیگردد. بر همین اساس در سال ۱۹۶۷ واحد اکولوژی گیاهان زراعی و منابع ژنتیکی در سازمان F.A.O. (روم) تاسیس شد. در سال ۱۹۸۲ در کشور اتریش سمپوزیومی درباره حفظ جنگلهای طبیعی اروپا برگزار شد، نخستین کسی که روی حفظ جنگلهای طبیعی کار کرد، شخصی به نام پروفسور «هانس لینبگوت» (رئیسکل یوفرو) بود. پس از آن پروفسور «کورت سوکریگل» با کمک همکاران خود مرزهای ژنتیکی قسمت اعظم جنگلهای اروپا را مشخص کردند.
ایده حفظ ذخایر ژنتیکی در برنامه اولویتها و توصیههای سازمان فائو منعکس شده است. در کنفرانسهای انجامشده بهوسیله این سازمان تلاشهای مردمان سرزمینهای خشک، نیمهخشک و مناطق گرمسیری در زمینه حفاظت صحیح از منابع ژنتیکی شامل کشف، جمعآوری، ارزیابی، بهرهبرداری، انتخاب و اصلاح مورد حمایت قرار گرفته است. در آییننامه برنامه ۲۱ کنفرانس سازمان ملل در خصوص محیط و توسعه، بر حفاظت از این منابع تاکید شده است. همچنین از طرف سازمان فائو در سال ۱۹۹۲ به شرکت تحقیقاتی «آندره مایر»، ماموریتی برای مطالعه در زمینه نقش بیوتکنولوژی جدید در توسعه و اصلاح درختان جنگلی داده شد. همچنین در سال ۱۹۹۴ در کنفرانس «ریو» درباره حفظ اکوسیستمهای طبیعی؛ محافظت از ذخایر ژنتیکی هر کشور بهعنوان بزرگترین پشتوانه برای احیای اکوسیستمهای تخریبیافته به عهده کشورها گذاشته شده است.
شرایط کهنسالی برای درختان
در اکوسیستمی که شرایط طبیعی بر آن حکمفرماست، برخی گونههای درختی به دلایل اکولوژیکی، ژنتیکی یا فیزیولوژیکی دارای طول عمر بیشتری نسبت به گونههای مشابه یا سایر گونهها بوده و توانستهاند در مقابل انواع تنشهای محیطی (به علت قابلیت زیستن طولانی که به سرشت گونه بستگی دارد) به سنین بالا رسیده و رشد طبیعی سالیانه آنها هنوز ادامه داشته و زنده هستند. نکته قابل توجه اینکه درختان دیرزیست و کهن، گنجینههای علمی ـ فرهنگی و تاریخی هر منطقه و کشوری محسوب شده و بهعنوان یکی از شاخصهای مهم اکوسیستمهای طبیعی و مصنوعی بهشمار میآیند.
سن کهنسالی در درختان فراتر از سن دیرزیستی است. درختان عموما پس از طی سن دیرزیستی خود و شروع درونپوسیدگی در آنها، در مدتی که معمولا بیش از دو برابر سن دیرزیستی آنها نخواهد بود، از بین میروند. از بین درختانی که به مرحله دیرزیستی میرسند، معدودی از آنها تحت تاثیر دو عامل محیطی و ژنتیکی عمری بسیار طولانی مییابند. سن بسیاری از درختان کهنسال بیش از پنجبرابر سن دیرزیستی آنهاست. در سروها سن دیرزیستی حدود ۵۰۰ سال است؛ در حالی که درختان کهنسال گاهی تا دو هزار و ۵۰۰ سال نیز سن دارند. عمر دیرزیستی گونه «ارس» حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ سال است و پایههای فراوانی از آن وجود دارد که حدود سه هزار سال سن دارند. در درختان سریعالرشد مثل «تبریزی» معمولا سن دیرزیستی آنها ۵۰ الی ۷۰ سال است؛ در حالی که موردی از آن وجود دارد که بیش از ۳۰۰ سال سن دارد. در واقع حداقل سن برای کهنسالی در گونههای مختلف متفاوت است.
روند ثبت میراث طبیعی در سطح ملی
از سال ۱۳۸۵ بحث ثبت میراث طبیعی به استناد تبصره ماده ۲ قانون تشکیل میراث فرهنگی و گردشگری مصوب سال ۱۳۸۲ و آییننامه اجرایی هیات محترم وزیران مصوب ۱۳۸۴ در معاونت میراث فرهنگی مطرح است. در همین راستا با ثبت کوه دماوند در تاریخ ۱۳/۴/۱۳۸۷ رسما ثبت میراث طبیعی ملی کشور در سازمان میراث فرهنگی آغاز و تا پایان سال ۱۳۹۶ تعداد۴۶۰ اثر طبیعی در فهرست میراث طبیعی ملی کشور ثبت شد. از این تعداد ۲۵۷ اثر مربوط به درختان کهنسال، ۴۱ اثر مربوط به چشمه و سراب، ۳۱ اثر مربوط به آبشار، ۲۲ اثر مربوط به غار طبیعی، ۱۴ اثر مربوط به کوه، ۱۵ اثر مربوط به رویشگاه جنگلی، ۹ اثر مربوط به تالاب، ۱۲ اثر مربوط به دریاچه و مابقی سایر آثار است.
از بین درختان کهنسال ثبتشده بیشترین آمار مربوط به چنار (۱۱۹ اثر)، سروها (۴۰ اثر)، ارس (۱۶ اثر)، گردو (۲۹ اثر)، بنه (۱۲ اثر)، توت (۹ اثر)، بلوط (۷ اثر)، آزاد و زیتون (۴ اثر)، داغداغان (۳ اثر)، نارون، گز و کنار (۲ اثر)، پده، صنوبر، زبانگنجشگ، بید، افرا پلت، صنوبر، اوجا و سرخدار (۱ اثر) است.
درختانی که مستند می شوند
مستندسازی و ثبت درختان کهنسال کشور تحت فهرستی به نام میراث طبیعی ملی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور قطعا برای حفظ این میراث ارزشمند برای نسل آینده این مرز و بوم در راستای شناخت تاریخچه اکولوژیکی زیستبوم و مناطق اقلیمی ایران بسیار مفید است. چنانچه در سفرنامهها؛ بویژه در سفرنامه ناصرخسرو وقتی از سرو ابرکوه بهعنوان یک درخت کهنسال نام برده میشود، نشان از اهمیت یک مستندسازی خوب است که در آرشیو مکتوب جای گرفته و تهیه فهرست و چاپ مستندات، بروشورها و کتابهای تخصصی در این حوزه بهصورت جامع به معرفی و حفاظت این گونه آثار کمک میکند. تهیه پروندههای ثبت ملی برای هر درخت با ذکر ارزشهای ثبتی کهنسالی اینگونه درختان و نوشتن برنامه حفاظت و مدیریتی جامع با تعیین عرصه و حریم حفاظتی و تدوین ضوابط حفاظت از تخریب این آثار ارزشمند که بهعنوان ذخایر ژنتیکی گونههای درختی کشور محسوب میشوند، جلوگیری میکند. ثبت این آثار و قرارگیری در پناه قانون میتواند از فعالیتهای توسعهای که باعث تخریب و آسیب به این آثار میشود، جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد. پیشنهاد میشود در ارگانهای تخصصی از این درختان کهنسال ثبتشده نهال تولید شود و مناطق رویشی متنوع دارای شرایط سخت اکولوژیک خاص پهنه سرزمینی ایران احیا و جنگلکاری شود یا از فضاهای سبز شهری استفاده کرد؛ زیرا این گونهها بهعنوان گونههای مقاوم، قطعا در برابر هر گونه تغییرات اقلیمی، آفات و بیماریها مقاوم هستند.
منابع:
- دستورالعمل تکمیل فرمت ثبت میراث طبیعی (۱۳۸۶)، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، آرشیو دفتر ثبت آثار، گروه میراث طبیعی، ۳۹ صفحه.
- مصطفی خوشنویس (۱۳۹۶)، دستورالعمل حفاظت، مدیریت و تعیین عرصه و حریم درختان کهنسال ایران به تفکیک گونه، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، آرشیو دفتر ثبت آثار، گروه میراث طبیعی، ۱۰۰ صفحه.
- امالبنی قهرمانی مخسری (۱۳۹۱)، نقش و جایگاه درخت در میان ملل مختلف، مقاله پژوهشی.
- Jokilehto, J. 2006, world Heritage: Defining the outstanding universal Value, p.2.
*عکسهای بیشتر، چاپ شده در نشریه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است