مهرکدهای در ایران از قرن سوم پیش از میلاد
علی هژبری، دانشجوی دکترای باستانشناسی دانشگاه تهران؛ سرپرست پیشین پایگاه میراث فرهنگی زیویه و کرفتو
غار «کرفتو» مجموعهای از غارهای بهمپیوسته با دو بخش طبیعی و دستکند در مرز بین استان کردستان و آذربایجان غربی در حدود ۷۰ کیلومتری شمال غربی دیواندره و ۲۰ کیلومتری غرب تکاب واقع شده است. غار چهارطبقه است و در انتهاییترین بخش طبیعی آن چشمهای قرار دارد. همچنین چشمهای در نزدیکی دهانه غار قرار دارد. بخش دستکند غار شامل اتاقها و راهروهایی است که با توجه به ریزش بخشهایی از آن در حال حاضر تعدادی از آثار معماری آن برجای مانده است. شهرت کرفتو علاوه بر معماری دستکند، بهویژه بهدلیل کتیبهای یونانی است که نام «هراکلس» در آن آمده است. امروزه کتیبه کرفتو بهعنوان یکی از وردهای جادویی اولیه شناخته شده که در پهنه یونانی در دوران «هلنیستی» و «رومی» استفاده میشده است. درباره پیوند صخرههای کرفتو با کوه «سنبولوس» بهنظر میرسد با توجه به اینکه کوه محل قرارگیری «هرکول» در بیستون است، دشوار بتوان با اطمینان زیادی گفتگو کرد و درباره کاربری معماری دستکند غار کرفتو نظرات گوناگونی از قبیل مسکونی، نظامی یا گاهی با تردید مذهبی ارائه شده است. «پل برنارد» نشان داد که این غارها ممکن است بهعنوان پادگانی با یک فرمانده یونانی مقدونیایی مورد استفاده قرار گرفته باشند. هرچند این پیشنهاد جالبی است، اما پرسشهای متعددی پیش میآورد. گرچه این کتیبه بهطور مستقیم گواهی بر حضور یونانی ـ مقدونیایی است، ولی شکلگیری سکونتگاه محلی یونانی ـ مقدونیایی در اینجا بعید بهنظر میرسد. با این وصف، موقعیت غارها در یک مکان «دورافتاده» با توجه به محدودیت، به تضعیف ایده عملکرد پیچیده بهعنوان یک پست نگهبانی منجر شده است. حال پرسش این است که معماری دستکند غار کرفتو در چه دورهای شکل داده شده و کاربری اصلی آن چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا نکاتی را بدانیم.
معابد مهر رومی و غار کرفتو
در کتیبههای مربوط به «میترائیوم»های رومی واژه Spelaeum (غار) و Antrum (غار زیرزمینی) و نیز Templum (معبد، پرستشگاه)، Aedes (معبد ساده و کوچک) بهکار رفتهاند. بر خلاف معابد یونانی و رومی کلاسیک که بسیار عظیم و باشکوهاند، «مهرابه»ها بسیار ساده، اما زیبا، دلنشین و اسرارآمیزند. مهرابهها ساده و با معماری یکسانی بنا شده و برای مهریان ظاهرا جایی بیش از یک مکان ستایش یا قربانی مستمر بوده است. «پروفیوس» در رساله خود از روایتکنندهای به نام «اویبولوس» آورده: «مهر از زمانهای پیشین در غاری سنگی که در نزدیک آن باید چشمهای جوشان بوده، ستایش میشده و این غار تصویر یک گیتی یا گنبد آسمان را مینمایانده است.»
میترائیومهای رومی به شکل راهرو یا دالانی بود که در دو طرف دالان نیمکتهایی قرار داشت و در بخش انتهایی آتشدانها و نقش مهر گاوکش قرار داده میشد. ساختمان میترائیوم همهجا تقریبا با این ریخت ساخته شدهاند. از درگاه که بگذریم، نخست به تالاری راه مییابیم که پیشگاه آن باز و از زمین بالاتر نبود و به نام «پرونائوس» خوانده میشد. در انتهای این تالار پلههایی بود که به مهراب و سرداب یا «کریپتا» میرسید که مقدسترین جای نیایشگاه بودند. در واقع کریپتا در بخشی مرتفعتر از تالار به نام مهراب قرار داشت که در دو سوی آن آتشدانهایی جای گرفته بود. در «سلا» چون نمادی از آسمان و جهان نشان داده میشد، باید تاقی داشته باشد تا با آسمان جور درآید. قبل از رسیدن به مهراب و کریپتا، نخست به تالار یا ایوانی میرسیدیم که در درازای دیوارهایش نیمکتهایی روبروی هم تعبیه شده بود.
با این وصف اجزای اصلی میترائیوم رومی عبارت از در غار بوده یا شبیه به غار و تالاری کشیده ساخته میشدند، با چشمه و آب پیوند دارند، گاهی از داخل اتاقی در سطح زمین با پلههایی به پایین راه داشت، پس از پایین رفتن از پلهها به دالان یا تالاری با تاق آهنگ میرسیدیم، تالار یا دالان دارای تاق آهنگ بوده و هرگاه قادر نبودند تاق بزنند با خمیدن چوب یا پارچه سقف آن را هلالی میکردند. در دو سوی تالار نیمکتهایی روبروی هم تعبیه شده بود، در انتهای تالار سکویی قرار داشت که با پلکانی به آن دست مییافتند، در دو سوی سکو دو آتشدان یا مذبح قرار داشت، در دیوار انتهای مهرکده نقش مهر «گاواوژن» (افکننده و اندازنده گاو؛ لقب ایزد مهر یا میترا) بهصورت نقاشی، حجاری، گچبری و… ایجاد میشد. از اینرو خیلی پیشتر از آنکه میترائیومها در قرون اولیه میلادی در روم شکل بگیرند، با توجه به ایجاد فضای جدید سیاسی در ایران دوران هخامنشی، بهویژه از زمان داریوش و خشایارشا، مهرپرستان رویه خویش را تغییر داده، با التزام به رازورزی، مجبور به پنهان کردن عقایدشان شدند. در بین راههای گوناگونی که آنها برای تقیه برگزیدند، آن عده که در کشور باقی ماندند، ناگزیر باید به فکر گونهای جدید از معبد برای پرستش خدایشان باشند که از یکسو نیازی به ساختوساز نداشته و از سوی دیگر، دور از انظار بوده و پنهان باشد.
با این وصف بهترین جایی که این ویژگیها را داراست، همانا کنج غارهای دورافتاده بودهاند. غار کرفتو در نقطهای واقع شده که تاکنون در پیرامون آن اثری از دوره هخامنشی و سلوکی معرفی نشده و همچنین تا شعاع دوکیلومتری آن محوطه دوره اشکانی شناسایی نشده است؛ بنابراین کرفتو در صخرهای با شکافهای متعدد، میان درهای مخفی، محل مناسبی برای انجام امور مذهبی دور از چشم عاملان حکومت فراهم آورده بوده است. با پایان دوره هخامنشی و در دورههای سلوکی ـ اشکانی اتاقهای متعددی در غار کرفتو ایجاد شد که هر کدام میتوانند کارکردهای گوناگونی داشته باشند، ولی بخشی از آن در طبقه سوم غار بهصورت دالانی طبیعی و در مجاورت بخشی با کتیبهای یونانی از اوایل قرن سوم ق.م. قرار دارد که با حجاری در بخشهایی از دیوارههای طبیعی آن بدان شکل دادهاند. این بخش شامل دالانی با یک سکو در بخش جنوبی است که با سه پله به قسمت پایینی در شمال دسترسی دارد.
قسمت پایینی با دو نیمکت روبروی هم با حجاری بر دیواره دالان ایجاد شده است. تاق آن آهنگ است و بخشی از آن طبیعی و بخش دیگر دستکند است؛ ترکی عمیق در تاق، این دو بخش طبیعی و دستکند را از هم مجزا کرده است. راه ورود به این دالان از شمال غربی با هشت پله از تالار بزرگ غار، شش پله از دیوار غربی از اتاق با محراب اسلامی در طبقه دوم و شانزده پله از جنوب غربی است. با توجه به اینکه هرکدام از این پلکانها به بخشهای خاصی راه دارند، به نظر میرسد که مخصوص افرادی با جایگاههای متفاوت باشند. تاقچهای کوچک در گوشه جنوب شرقی قرار دارد. دهانه غار در این بخش در جنوب قرار داشته و در تمام مدت روز نورگیر است. با این وصف ویژگیهایی همچون دو نیمکت روبروی هم، سکویی با سه پله و حضور نور در بخش جنوبی، ما را به این نتیجه رهنمون میسازد که در اینجا با مهرکدهای با ویژگیهای ایرانی سروکار داریم که بر خلاف میترائیومهای رومی که نقش مهر گاوکش در دیوار انتهایی نقش شده، در کرفتو نور بهعنوان نماد اصلی میترا حضور دارد. با این وصف، اگر بپذیریم «مهرکده کرفتو» متعلق به دوره سلوکی تا دوره میانه اشکانی است، پس قدیمیتر از میترائیومهای رومی است که از قرن یکم میلادی شکل گرفتند؛ بنابراین ایرانیان در دوره سلوکی مبدع این نوع معماری برای معابد مهری بوده و اشکانیان انتقالدهنده این سبک به روم هستند.
*عکسهای بیشتر، چاپ شده در نشریه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است