نگاهی به یکی از قالیچههای تصویری ایران
جوادعلی کرکی، کارشناس هنری دستبافتهای ایرانی
بافت قالیچههای تصویری با نقش پادشاهان و بزرگان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در دوره قاجار رواج یافت. شاید بتوان گفت اهمیت چهرهها در فرش با تاخیر بیشتری نسبت به سایر هنرها مانند نقاشی و عکاسی مورد توجه قرار گرفت. بنظر میرسد استفاده سنتی از قالی و قالیچه بعنوان کفپوش یکی از دلایل اصلی این تاخیر باشد و به همین دلیل میتوان سدههای ۱۳ و ۱۴ هجری را سرآغازی برای به تصویر کشیدن پرتره روی قالی و قالیچههایی دانست که کارکرد واقعیشان فراموش شده و بعنوان تابلو و آویزی تزئینی زینتبخش دیوارهای خانه شده بودند.
در میان فرشهای تصویری دوره قاجار و در بین فرشهایی که به تصاویر پادشاهان اختصاص داشت، شاید بتوان گفت یکی از بیشترین تصاویر متعلق به پادشاهان افسانهای بویژه «هوشنگشاه» بود؛ زیرا این دوره افسانهای که در شاهنامه فردوسی و نیز متون مذهبی اوستا از آن یاد شده، با وقایعی آغاز و تداوم مییابد که در تاریخ ایران از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این مقاله، قالیچهای معروف به قالیچه هوشنگشاه معرفی میشود؛ قالیچهای که اواخر قرن سیزدهم با پشم و کتان در ۲۸ رج توسط هنرمندان ملایری در ابعاد ۱۳۶ در ۲۰۸ سانتیمتر بافته شده است.
در کتیبهای مستطیلشکل که در بالای این قالیچه دیده میشود، نام هوشنگشاه بصورت معکوس درون کادر بافته شده است. در بخش اساطیری شاهنامه از چهار پادشاه نام برده شده که آغاز تمدن با آنها بوده و به سلسله «پیشدادیان» معروف هستند. پادشاهان این سلسله به ترتیب عبارتند از: «کیومرث»، «هوشنگ»، «تهمورث» و «جمشید». کیومرث در شاهنامه نه بعنوان نخستین شاه که شاید به گفته «ژاله آموزگار»، بعنوان نخستین کدخدای جهان در پرورش آدمی و خوراندن خوراک و نوشیدنیهای خوب به انسان معروف است. پسرش «سیامک» در جنگ با دیوان کشته میشود و سپس هوشنگ به کینخواهی پدر با دیوان سیاه میجنگد و پیروز میشود و سلطنت پیشدادیان از اینجا آغاز میشود. هوشنگ مهمترین پادشاه پیشدادیان بوده است. معنای نام او سازنده و دارنده جایگاههای خوب است. او «پیشداد» است؛ یعنی نخستین کسی که داد و قانون را میآورد. ژاله آموزگار او را پادشاه هفت اقلیم دانسته است. هوشنگ کاشف آتش است؛ کشفی که تحولی نوین در زندگی آدمی پدید آورده و همچنین کاشف فلز و ابداعکننده زراعت و کشاورزی نیز هست. تاریخنویسان نوشتن و خط و کتابت، نوآوری در کشاورزی و ساخت ابزارهای زراعت و بسیاری از آیینها از جمله جشن سده، بر سر نهادن تاج و نشستن بر تخت و گستردن فرشی از پوست حیوانات را به دوره زمامداری هوشنگشاه نسبت میدهند. نخستین انسان نیز «جمشیدشاه» بوده؛ هرچند طبق نوشته استاد «مهرداد بهار» در متون اساطیری «ودایی» نامی از هوشنگ نیست و آغاز تمدن با جمشیدشاه نخستین انسان یکی هست، به همین دلیل گاهی هوشنگ و جمشید یکی شمرده میشوند. مهمترین جنگ این سلسله با دیوان و جادوگران بوده و شاید به همین دلیل باشد که در قالیچههای تصویری از هوشنگشاه و جمشیدشاه همواره با تصویر حداقل دو دیو در صحنه روبرو هستیم. در داستانها آمده سپاه هوشنگشاه متشکل از حیوانات مختلف بوده و حضور این موجودات را در جنگ با دیوان و نیروهای شر نباید نادیده گرفت. با این توصیف مختصر میتوان تا حدودی با اهمیت این سلسله در نخستین پادشاهی ایرانزمین آشنا شد و شاید به همین دلیل در دوره قاجار همزمان با رشد تصاویری غیرمتعارف در نقاشیها و تابلوها، در دستبافتهایی مانند فرش و قالیچه نیز با این تصاویر روبرو هستیم. نقش تصویری پادشاهان اساطیری در این دوره از نقشهای غیرمتعارف و غیرمعمول محسوب میشده و بنظر میرسد با سفارش افرادی خاص که با فرهنگ و تمدن اساطیری ما آشنا بودهاند، بافته میشده است. سادگی، روایتگری، عامهپسند بودن، آوردن نام شخص و بزرگتر نشان دادن شخص اول از ویژگیهای این تصاویر است.
در این قالیچه دو صحنه در دو ردیف عمودی دیده میشود. تقارن و نمایش تصاویر از روبرو از ویژگیهای این قالیچه است که در سایر قالیچههای تصویری این دوره نیز رایج بوده است. هوشنگشاه با پوششی قرمزرنگ در مرکز صحنه بر تختی نشسته و دو نفر در طرفین او بصورت متقارن ایستادهاند. به نظر میرسد تخت را دو دیو شاخدار با پوشش سفید و خالهای سیاه (شاید پوست ببر) و دامنپوش حمل میکنند. شاید هنرمند در اینجا روایتی اسطورهای را با هنر رایج زمان خود تلفیق کرده و هوشنگشاه را بر تختی شبیه تخت مرمر متعلق به فتحعلیشاه قاجار نشانده است. دستهای دو دیو به روی سینه قرار دارد که نمادی از تسلیم و مطیع بودن در برابر هوشنگشاه است. شاه تاجی بر سر و قبضه شمشیری بلند در دست دارد و پاهایش در زیر بدن جمع شده است. پشت سرش چهار ستون با تزئینات مارپیچی و گیاهی و نیز خورشیدی کوچک دیده میشود. حضور شاه زیر طاقی که در بالای سرش ایجاد شده، بهطور ناخودآگاه ما را به یاد نقشهای محرابی در دستبافتهای دوره قاجار میاندازد. شخص ایستاده در سمت چپ با پوششی شبیه دوره هخامنشی، با بدن و سیمایی نیمرخ، تاجی بر سر و کوچکتر از شخصیت سمت راستی به تصویر کشیده شده است. شخص سمت راست هوشنگشاه پوششی مشابه پوشش قاجار و بدن و چهرهای تمامرخ و بزرگتر از شخصیت سمت چپ دارد که صورت خود را به سوی بیننده حرکت داده است. تفاوت پوشش نمایانگر تفاوت شخصیتها و تلفیق هنر گذشته با هنر دوره قاجار است. شاید شخصیت سمت چپ با پوشش هخامنشی نمادی از جمشید پیش از شاه شدن باشد.
در صحنه دوم که قسمت پایینی قالیچه را نشان میدهد، پنج نفر بهصورت متقارن و یکدرمیان شبیه هم دیده میشوند. شخصیت میانی با پوشش هخامنشی و نیزهای بر دست بهصورت نیمرخ نمایش داده شده و در دو سوی او دو شخصیت دیگر بهصورت تمامرخ با پوشش و حرکت دستهای متفاوت دیده میشوند. دو شخصیت کناریتر با پوششهای متنوع و متفاوت و بصورت نیمرخ در حالیکه در دست سمت چپی شاخهای گل دیده میشود، به تصویر کشیده شدهاند. قالیچه دارای سه حاشیه با تزئینات گیاهی است.
در پایان به نظر میرسد هوشنگشاه پادشاهی بوده که از دید اسطورهای نماد انسانی دانا و جلوتر از زمان خود بوده و بخاطر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی مورد توجه هنرمندان در دورههای بعدی قرار گرفته است.
این قالیچه را جدا از روایتهای تاریخی و هنری، در قالب صحنه تئاتری میتوان دید که در حال نمایش داستانی است که با اجرای هنرمندانه بازیگران و طراحی صحنه میخواهد تلفیقی از حرکت و پویایی با سکون و جلال و شکوه شاهی را به بیننده القا کند. تعداد اندکی از قالیچههایی با نقش هوشنگشاه در جهان باقی مانده و ضروری است که نمونههای موجود در ایران شناسایی و جمعآوری شوند و در مکان مناسبی در معرض دید علاقمندان قرار گیرند.
- دستهبندیها: مهرپارسه , میراث فرهنگی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است