آموزش زبان چطور راحت تر شد؟
رامک رامیار، دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی
برخورد زبانها و فرهنگهای گوناگون همواره نتایجی بدنبال داشته که تاثیر آن در تاریخ و فرهنگ بشری ماندگار خواهد بود. انسانها، به هر زبانی که سخن بگویند، زمانی که با فرهنگ و زبان جدیدی روبرو شوند و بخواهند با آن ارتباط برقرار کنند، واژه نامه مینویسند؛ یعنی نخستین ابزاری را تولید میکنند که به آن برای یادگیری زبان بیگانه و ترجمه متون احتیاج دارند.
مردمان ایرانزمین هم هرگاه نیاز داشتند دست به نوشتن فرهنگ لغت زدهاند. یکی از مهمترین دورههای فرهنگنویسی، در ایران، زمانی شکل گرفت که ایرانیان مسلمانشده با قرآن مواجه شدند و خواستند آن را بفهمند و تا جایی که میشود ترجمهاش کنند. فرهنگهای منظوم و منثور متعددی نوشته شد که از قدیمیترین آنها فرهنگ عربی ـ فارسی «ترجمان القرآن» تالیف «ابوعبدالله الحسینبن علیبن احمد الزوزنی»، در قرن پنجم هجری است.
از آنجا که از نظر جغرافیایی، ایران بر سر راه سفر، تجارت و هجوم کشورهای مختلف قرار گرفته، از قرون اولیه هجری با فرهنگ و زبانهای گوناگون در ارتباط بوده و بر آنها تاثیر گذاشته و از آنها تاثیر پذیرفته است؛ زبانهایی مانند چینی، مغولی و هندی، اما برخورد زبان فارسی با زبانهای اروپایی چنین قدمتی ندارد. این روابط چند قرن بعد آغاز شد و در دوره صفویه فزونی گرفت که بعد از دوره صفویه، به سبب جنگهای داخلی ایران این روابط ضعیف شد. ازسرگیری روابط ایران و اروپا، بویژه فرانسه، در زمان فتحعلیشاه آغاز شد؛ با آمدن سفیران، نمایندگان، آموزگاران و باستانشناسان فرانسوی به ایران و رفتن نمایندگان و دانشجویان ایرانی به فرانسه. بنابراین فارسیزبانان فرهنگ فرانسه ـ فارسی را تالیف کردند تا بتوانند فرانسه را بیاموزند، به این زبان حرف بزنند و از آن ترجمه کنند. خوشبختانه، نسخهای از نخستین فرهنگ لغت فرانسه ـ فارسی که در دوره ناصری تالیف شده، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی وجود دارد ولی متاسفانه این فرهنگ افتادگی دارد و کامل نیست.
بررسی این فرهنگ و فرهنگهای مشابه آن، به ما نشان میدهد که نگاه پیشینیانمان به مقوله زبان چگونه بوده است، چه برابرنهادهایی برای واژگان فرانسوی انتخاب میکردند، چقدر این برابرنهادهها تککلمهاند و چقدر توضیحی و نیز چه کلماتی در زبان فارسی رایج بوده که اینک از میان رفته و چون معادل فرانسوی آن وجود دارد، میتوانیم بدانیم که دقیقا چه معنایی داشته است. این فرهنگها تاریخ فرهنگنویسی را برایمان روشن میکنند و جزئی مهم از تاریخ زبان فارسیاند.
شاید جالب باشد که این فرهنگ را ورق بزنیم و نگاهی به لغات آن بیندازیم.
واژه فرانسوی | معادل فرهنگ ناصری[۱] | معدل رایج امروزی |
duel | جنگ تن بتن | دوئل |
Duc | شاه زاده اعظم، والی بالاستقلال مملکتی | دوک |
duchesse | زوجه دوک، شاه زادهخانم | دوشس |
drogue | اجزای مختلفه بجهه ترتیب دادن دواها و رنگهای مختلف و ترکیبات متفرقه شیمی | دوا، دارو |
drôle | خوشمزه، خندهدار، خرم | مضحک، خندهدار |
doyen | ریشسفید، معلم کل و رئیس مجلس معلمین مدرسه | پیشکسوت، رئیس دانشکده |
crocodile | بزمجه آبی | کروکودیل یا تمساح |
croire | فرض نمودن، باور کردن | گمان کردن، پنداشتن، باور کردن |
crime | گناه، شدیدالعملی | جرم، جنایت، گناه |
cresson | بلاقاوتی | شاهی آبی |
blond | زردرنگ، شمشادیرنگ | بلوند، بور |
استفاده امروزی ما از واژگان دوک، دوشس و دوئل نشان میدهد که چقدر دانش ما نسبت به فرهنگی که پشت این واژگان است، بیشتر شده؛ چنانچه دیگر نیاز به توضیحش نداریم و بدون آنکه معادل فرهنگی آنرا در زبانمان داشته باشیم، از آنها استفاده میکنیم. از طرف دیگر کلماتی مانند «خرم» کمتر در حرفها و نوشتههایمان دیده میشود و بعضی لغات کاملا حذف شده است. البته باید به این نکته توجه داشت که از زمان ناصرالدینشاه تا امروز، زبان فرانسه هم دستخوش تغییر و تحول بوده و چهبسا معنی بعضی کلمات در فرانسه نیز تغییر کرده باشد و در نتیجه آن تغییر وارد زبان فارسی امروز شده باشد.
پی نوشت
۱-رسم الخط کلمات حفظ شده است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است