جنوب و باورها
نسرین جودکی؛ کارشناس ارشد مردمشناسی
درختی رسته اندر کشور آسور زشت آیین
بنش خشک و سرش تر، برگ آن مانند زوبین
بر آن چون بر انگور در کام کسان شیرین*
روزگاری پیش از آمدن لولههای نفت به آبادان تا چشم کار میکرد، نخل بود و نخل؛ آنچنان که سیاحان و سفرنامهنویسان از آن یاد میکنند. تاثیر زیست در کنار نخل در فرهنگ عامه بومیان آبادان همواره نگاهی نمادین و عمیق بوده است. طبیعی است که بر اثر تامین معاش مردم، نقش و نگاه آنها نیز به نخل متفاوت باشد؛ آنچنان که آنرا عضوی از خانواده یا عزیز بدانند. این حضور در زندگی بومی آنقدر پررنگ میشود که در قصهها (نخل و بز، درخت آسوریک) ضربالمثلها، ترانهها و جان باورهایشان رخنه میکند. نخل همواره در تمامی وجوه فرهنگی زندگی مردم ایران حضوری مداوم دارد؛ آنچنان که ردپای نخل را میتوان در همه مراحل زندگی روزمره اهالی این سرزمین شاهد بود. کودکان آبادانی در سرزمین نخل به دنیا میآیند. زیر سایه فراخ نخلهای سر به فلککشیده حیاط خانه بازی میکنند. عروسکشان شتری است که با برگ بافته شده یا جغجغهای که از ساقه برگ درست میشود. زن آبادانی با هنرمندی انگشتانش هنرش را در حصیربافتهایی همچون سبد، جاروب، زنبیل، دَمکُنی، فروند (وسیله بالا رفتن از نخل)، زیرانداز و کلاه نقش میزند. هر یک از این وسایل در زندگی نقشی دارند و در نهایت؛ خرمای شیرین همچون عسلش که از آن خوراکهای متنوعی مثل رنگینک، معسل و… آماده میشود. اما بعد فرهنگی دیگر این حضور در آداب و رسوم اجتماعی و آیینهای آبادان تجلی پیدا میکند که نمادی از باورهای مردم است.
این باورها با کاشت نخل در دل خاک این سرزمین آغاز و در فرهنگ آبادانی بارور میشود و با آب «بهمنشیر» و «اروند» در شطها سیراب. بسیاری از باورهای ایرانیان ریشه در دوران باستان و البته فرهنگ اسلامی دارد، نخل در فرهنگ عامه و باورهای مردم آبادان دارای احترام فراوانی است.
در میان این ارتباط میان محیط و انسان، گاه نقش انسان مخرب و گاه سازنده بوده است. گاه هنر خود را در دستساختهها مانند سبدها، عروسک و… متبلور کرده و گاه با آسیب و از بینبردن نخل برای فروش زمین به قیمت گزافتر به آن آسیب بزرگ زده است.
بسیاری از اقوام باستانی درخت را بهعنوان جایگاه نماد کیهان و منبع باروری و نماد دانش و حیات جاودانی میدانستند. در باور مردم آبادان هم درخت نخل یا خرما را حضرت آدم از بهشت به زمین آورده است. در باور مردم جنوب ایران نخل دارای جایگاه والایی است. با توجه به قدمت این گیاه باستانی بومیان آنرا «درخت زندگی» مینامند و نقش آن در اشتغال و ارتزاق مردم آبادان و نیز فرهنگ و باورهای مردم این خطه تاثیر شگرفی داشته است.
ارزشمند بودن و احترام به گیاهان در فرهنگ و باورهای مردم سرزمین جنوب ریشهای دیرینه دارد. نخلها جایگاه ویژهای داشتهاند و احترام خاصی برای آن قائل هستند. مردم این دیار برای گیاهان روحی انسانی قائلاند. درخت خرما یا نخل همیشه مورد احترام مردم این نواحی بوده؛ تا آنجا که مانند انسان در شمارش آن از واحد نفر استفاده میکنند. آنان برای نخل روح انسانی قائلاند. نخلداران باور دارند اگر با نخل صحبت کنند و نخل بوی انسان را استشمام کند، بیشتر رشد خواهد کرد و ثمره بیشتر و مرغوبتری خواهد داشت. نخل بسیار محترم و عزیز است. در شمارش فرزندان خانواده، نخل عزیز هم به حساب میآید. در باور نخلداران آبادان، نخلها جزئی از اعضای خانواده محسوب میشوند و به همان اندازه دارای شأن و احترام هستند. خانم «طهماسبی»، کارشناس جهاد کشاورزی آبادان نقل میکند: «در روستای جزیره مینو نخلی کهنسال وجود داشته که با گذشت زمان آسیب دیده و باید جهت امنیت شهروندان قطع میشد. با مراجعه جهت بریدن نخل با صاحب نخل که پیرمردی فرتوت بود، روبرو میشوند. او از بریدن نخل جلوگیری میکند. دلیل را که جویا میشوند، پیرمرد در پاسخ به نخل اشاره کرده و میگوید: «این نخل پسر بزرگ من است. من او را با دستهای خودم کاشتهام.» یا به گفته نخلداری دیگر، نخل از بچه انسان برای نخلدار عزیزتر است.»
مردم آبادان به روح انسانی برای نخل معتقدند و باور دارند که دلیل آن داشتن شرایط و خصوصیاتی در نخل است که آنرا از دیگر درختان متمایز میسازد و تشابهاتی را میان انسان و نخل برقرار میسازد. در باور مردم آبادان نخل بهدلیل داشتن مقاومت بسیار در شرایط جوی نامساعد، کمآبی و شوری آب و وفقدادن خود با شرایط گوناگون همانند انسان است.
همچنان که پیشتر گفته شد، در شمارش آن از واحد نفر که واحد شمارش انسان است، استفاده میکنند؛ چراکه نخل در باور این مردم احساس و ادراک دارد و دلبسته میشود. در این باور، مردم آبادان معتقدند نخلی که در نزدیکی خانه کاشته شده باشد، ثمرهاش بیشتر خواهد بود و کمتر آفتزده خواهد شد؛ بدون اینکه رسیدگی شده باشد. دلیل آن هم این است که نخل بوی انسان را استشمام کرده و وابستگی بسیاری میان نخل و انسان وجود دارد.
نخل جزء گیاهان دولپهای است و مانند انسان نر و ماده دارد و فقط ماده آن میوه مىدهد. نخلها همانند انسان در ۱۶سالگى بالغ میشوند و به ثمر مینشینند.
در گذشته در آبادان، نخل را بهعنوان مهریه زنان تعیین میکردند و جزء مهمی از رسوم ازدواج محسوب میشد، اما امروزه دیگر منسوخ شده و سکه و پول جای آنرا گرفته است.
کسب منزلت اجتماعی در هر سرزمینی با توجه به فرهنگ و باورهای آن سرزمین تعیین میشود. در فرهنگ مردم جنوب با توجه به جایگاه ویژه نخل، احترام بیشتر به داشتن تعداد نخلهای بیشتر در زمین زراعی بستگی دارد. کسی که تعداد نخل بیشتری داشته باشد، از اعتبار و احترام بیشتری برخوردار است.
بنا بر اعتقاد مردم آبادان از بین بردن نخل همواره یکی از کارهای ناپسند محسوب میشود. وقتی درخت نخلی قطع میشود، گویی انسانی به قتل رسیده است. آنها بر این باورند که از بین بردن یا فروختن نخل با مجازات نفرین نخل همراه است و در این مورد نیز برای نخل روح قائلاند. کشاورزان از افرادی که نخلستان را فروختند یا نخلستانها را به حال خود گذاشته و رها کردند و با بلایای بسیاری روبرو شدند، داستانها نقل میکنند.
قصه درخت «آسوریک» یا «نخل و گوسفند»
داستان منظوم «آسوریک» موضوع کتاب مناظره بز و درخت خرماست که در آن هر یک سودمندی خود را مطرح میکنند. قصههای عامیانه روستاهای «شلهه» آبادان با نام «نخل و گوسفند» رایج است. «سید نصاری» از بومیان شلهه حاج حسن، بخشی از قصه را اینگونه بیان کرد: «نخل میگوید: ریشههای من در زمین است و هر گاه صاحبم گرفتار شود، از ثمرم میفروشد و گره از کارش گشوده میشود. گوسفند میگوید: اگر صاحبم گرفتار شود شیرم را میفروشد. نخل میگوید که میرا نیست و هر یک از اجزایش قابل استفاده هستند و دورریختنی ندارد، اما گوسفند میراست و خواصش به پای نخل نمیرسد.» در متون کهن منبع اصلی این داستان به دوران ساسانیان و پیش از آن بازمیگردد. منظومه «آسوریک» که متن مکتوبی به زبان پهلوی دارد، به دوران ساسانیان ارجاع داده میشود؛ منظومهای است بسیار کهن که به سه تا چهار هزار سال پیش و به دوران برخورد نخستین ایرانیان با آسوریان مرتبط است. در این منظومه درخت خرما بهعنوان نمادی از کشورهای آسور و زندگی بیابانی و «بز» بهعنوان نمادی از ایران و زندگی چوپانی ذکر شده است.
تاکنون بیش از ۴۰۰ نوع خرما در ایران شناخته شده که از لحاظ ویژگیهایی از قبیل زودرس یا دیررس بودن، رنگ و شکل میوه، رنگ هسته، میزان قند، اندازه میوه، تر یا خشکبودن میوه و برخی خصوصیات دیگر با هم اختلاف دارند. اما در آبادان تنوع خرما به بیش از ۴۰ نوع میرسد و از باکیفیتترین خرماهای ایران محسوب میشود.
امروز اما نخلهای هزارانساله در تشنگی میسوزند. نخلداران کوچ میکنند و نگاه هر روز نخلهای خشکیده، تنها یادی از اروند و بهمنشیر در دل دارند.
*منظومه «آسوریک» یکی از کهنترین متون پهلوی ساسانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است