فائزه قادری، کارشناس ارشد مدیریت و اقتصاد فرش
پرنده از دوران پیش از تاریخ نماد ابر و باران بوده است و در قالیهای استان فارس با عنوان نگارههای مرغی و کلهمرغی بررسی و بهوفور دیده میشود. این نگاره ها از جمله طلسمات آب و باران خواهی در سرزمین کمآب و خشک ایران بوده است و این نوع تجسم بخشیدن به نیاز و تلاش مشترک در طلب باران، رسالتی بود که هنرمندان آن را می شناختند و خویشتن را بر آن وقف می کردند.
طبق قدیمیترین متون تاریخی و جغرافیایی عشایر کوچنشین استان فارس تا سده ششم هجری لر، کرد یا عرب بودهاند. در صدر اسلام تنها قوم فارس؛ پارسیان بودند و ایلات کوچنده ترکزبان که سنت فرشبافی کهن و اصیلی دارند، پس از سده هفتم به فارس رسیدند. اعراب هرگز فرشبافی نداشتهاند و این هنر را از مردم فارس؛ بهویژه لرها و فرشبافان پارسی داراب و جهرم و فسا آموختند.
به این ترتیب بسیاری نقشونگارههای باستانی ایران – از روزگار سکایی تا دوران ساسانی- خاصه نگارههای شیوه یافته پرندگان، در قالیبافی عربهای فارس محفوظ مانده و ترکان بهارلو که پیش از قشقاییها و خلجها به فارس آمدند و در حوالی داراب و در جوار ایلات عرب ماندگار شدند، این نقشهای فارسی را با نقشهای ترکی و سنتی خود درآمیخته و تکامل بخشیدند. بهطوری که پراکندگی نگارههای باستانی (بیش از همه مرغان شیوه یافته و نقشمایه کهن دو پرنده در دو سمت درخت مقدس) در فرشبافی عربهای فارس و ایل بهارلو بهمراتب بیش از قشقاییهاست.
مرغان شیوه یافته حاصل «اندام زدایی» یا «بی اندام سازی» پرنده پیک باران است (تا جایی که مرغ بودن و یا حتی جانور بودن آن ها را به سختی میتوان دریافت) و این نه نشانه انحطاط، بلکه افزایش قدرت جادویی این نماد است. (جلوه های اساطیری و نمادهای نخستین در قالی ایران)
در بین گروههای بافنده ایلیاتی، نگارههای مرغی و کلهمرغی در بافتههای قشقایی کمتر، در دستبافتههای لری گاه به گاه و بیش از همه در قالیچههای ایلات عرب و باصری و بهارلو و اینالو پیدا میشوند. نقوش مرغی ایل بهارلو به فراوانی دستبافتههای ایلات عرب و نیریز و باصری نیست، اما قالیچههای تماممرغی که غیر از نگارههای بهاصطلاح «جاپرکن» نقشمایهای جز مرغ بر آنها نباشد (تصویر۴۰)، ویژه بهارلوهاست و رقیب دیگری ندارد.
نگارههای مرغی و کلهمرغی بیش از ۸۰ صورت متمایز توسط فرشبافان فارس جلوهگر شده که ماکیان دانهچین و طاووسها، بارزترین آنهاست و جز در میان گبهها، مشکل میتوان فرش فارسی گرهبافتهای خالی از این نگارهها یافت.
در برخی از قالیها تنها یک نگاره مرغی وجود دارد. برخی از آنها مملو از انواع گوناگون این نگارهها هستند. زمینه برخی از قالیها با نگارههای مرغی و گیاهی انباشته شده است. گاه، همچون نمونه شگفتانگیز تصویر زمینه فرش را هیچ نقشونگار دیگری جز این نقوش شامل نمیشود.
نمونههایی از نقوش پرنده در قالیهای فارس:
- فرم تجریدی: شکل متداول این نگاره در دستبافتههای فارس، فرم تجریدی و هندسی سهگوش سادهای است که بر تارک خطی غالبا اریب قرار گرفته. این نگار معمولا به استقلال ظاهر نمیشود، بلکه در ردیفهای زنجیرهمانند پیوسته زینتبخش اضلاع ترنجها یا لچکها یا نقشمایههای گوناگون در میانه ترنجها و در حاشیهها و بر پیکرنگارههای مرغی یا آذیندهنده درختان تجریدیافته است.
- زنجیره مرغی: شیوه پرکاربرد دیگر که عمدتا حاشیههای خورجینهای گرهبافته و گروهی برجسته از قالیچههای لری را میآراید، زنجیرهمانندی است که از بههمپیوستن مکرر یک جفت سر و گردن مرغ، فراهم میآید (حاشیههای باریک بیرونی تصویر ۴۱) و «زنجیره مرغی» نامیده میشود. این شکل بهغایت فشرده و سادهشده، سالیان سال در مغربزمین عموما بهعنوان «قلاب» یا «چفت قلاب» شناخته و پذیرفته شده بود.
- ماکیان دانهچین: بهطور معمول بالهای سهگوش دارند. در برخی نمونهها بال آنها بتهای برجسته و نمایان است.
- طاووسهای شیوهیافته: نوعی از طاووس که کاربرد فراوانتری دارد، با چتر گشوده سهگوش و یا مستطیلی بافته می شود یا اینکه طاووس ها دم گل/ بال گل هستند اغلب در نی ریز و ایلات عرب جنی و بهارلو هستند.
- مرغان آکستافای: ویژگیهای مهم قالیهای قشقایی مرغها یا طاووسهای خاص آنهاست که در سایر دستبافتههای فارس یافت نمیشوند و گردن کشیده و دم چتری سهگوشی دارند که نگارهای خاص – شبیه نگارههای کوفی – را دربر گرفته است. شکل پایین دم آنها نیز شبیه چلیپاست. کاربرد این نوع طاووس در سوزندوزیهای قشقایی بیشتر است و شباهت تام به مرغان آکستافای قفقاز دارند و از جمله نگارههایی است که توسط قشقاییها، به فارس کوچانده شده است.
- مرغ و درخت : از مهمترین و قدیمیترین نگارههای مشترک و پرکاربرد در بیشترین دستبافتههای فارس، نگاره ساسانی مرغ و درخت است که دو مرغ ایستاده را در دو سوی درخت مقدس ساسانی نشان میدهد. با این مفهوم رمزی که مرغان پیک باران پاسدار درخت مقدس اند. در بیشتر نقشمایههای بازمانده ساسانی و دورههای پس از آن، مرغها روبهروی هم هستند. از جملـه در بیشـتر پارچـههای دوران آلبویه و قالیچه قفقاز سده نهم هجری معروف به «ماربی» و بیشتر فرشهای فارس ایل بهارلو، ایل عرب فارسی و نیریز؛ و در اندکـی از نمونـههـا، به شیـوه متقاطع و پشت به پشت هم به کار رفتهانـد. گاهی هم نقش میان دو مرغ؛ به جای درخت، آتشدان است یا اینکه مانند بافندگان عرب فارسی و بوانات، هم به درخت شباهت دارد و هم به آتشدان. این نگاره در قالی قشقایی، کمکاربرد و بیشتر میان ایلات عرب فارسی و بهارلو و بوانات و نیریز مشترک و متداول است و تنها بر فرشهای مناطقی یافت میشود که تمدن ایران باستان در آن نفوذ دارد.
- پنجه عقابی: نگارهای شبیه پنجه پرندگان است؛ زنجیرهای از نگارههای هندسی که تنها در دستبافتههای بسیار کهن قشقایی دیده میشود. مشابه این حاشیه بدون پنجه عقاب در دستبافتههای کهن لرهای فارس وجود داشته است. صورت لری این حاشیه، در حاشیه فرعی عمود بر زمینه سفید دیده میشود. این نقشمایه در مکتب فرشبافی عرب چرپانلو راه ندارد، ولی در بافتههای شکرلوهای کهن یافت میشود.
- درختچههای پنجه عقابی خاص بافندگان بهارلو/ اینالو : این نقشمایه خاص بافندگان بهارلو/ اینالو است و نامگذاری آن برای دو شاخهای است که نگاره پنجهعقابی را بر خود دارد.. درختچههایی که شاخههای پنجهعقابی دارند و مرغانی که بالشان از گلی درشت به هم رسیده و منقاری پهن و مرغابیمانند دارند از خزانه نقشمایههای بهارلو/ اینالو هستند.
- حاشیه شاهپرکی: حاشیه شاهپرکی از متداولترین نقوش حاشیهای فارس است و بهترتیب در بافتههای قشقایی و باصری بیش از سایرین موجود است و در ایلهای افشار، فراهان و قرهباغ نیز رواج داشته است. این حاشیه دو نوع دارد؛ یکی با نگارههای مرغی و دیگری با نقشمایههایی بهجز آن آراسته شدهاند. در بیشتر این حاشیهها، نگارههای مرغی کوچکی متصل به شاخه گردان، فضای بین گلها را تزیین کردهاند. این نگارههای مرغی شبیه بتهجقه یا مرغابی است. مرغکهای کوچک و نامشخص حاشیه شاهپرکی ایل قشقایی در بافتههای باصری بالگشوده و بزرگ هستند.
- حاشیه «گلوبلبل» یا «گنجشکی»: این نقش شباهت زیادی به حاشیه مرغی دستبافتههای قرن پنجم هجری دارد که منشاء هر دو آنها از نگاره «مرغ و درخت» منشعب شده است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است