نگاهی به بخش ایران موزه لوور
پرستو قاسمی
میتوان موزه لوور را پرطرفدارترین موزه دنیا عنوان کرد که تنها در سال گذشته میلادی پذیرای بیش از هشت میلیون بازدیدکننده بود. این موزه که از زمان راهاندازی آن بعنوان یک موزه عمومی، ۲۲۵ سال میگذرد، با گردآوری اشیای باستانی از سراسر دنیا توانسته مجموعه غنی فرهنگی برای فرانسه بوجود آورد و بر جاذبههای گردشگری این کشور توریستی بیفزاید. موزه لوور در تابستانها که فصل سفر به پاریس است، بیش از هر زمان دیگر طرفدار دارد و گاه مجبورید برای تهیه بلیت ۱۵ یورویی آن ساعتها در صف به انتظار بایستید. علاقمندان برای ورود به این موزه پس از بازدید بدنی میتوانند داخل شوند و همه ناچارند که کل موزه را ببینند تا بتوانند از در خروجی آن که زیر هرم شیشهای لوور قرار دارد، خارج شوند. به این ترتیب از آنجا که ساختمان موزه لوور که زمانی قصر پادشاهان فرانسه از زمان «فیلیپ دوم» تا «لویی چهاردهم» بوده و وسعتی بیش از ۷۲ هزار مترمربع دارد، آنقدر بزرگ است که اغلب بازدیدکنندگان در سالنهای انتهایی خسته میشوند؛ بنابراین نمیتوانند بادقت و ریزبینی اشیای داخل ویترینها را ببینند و به نگاهی گذرا از آن بسنده میکنند. حتی عدهای آنقدر خسته میشوند که کفشها را نیز از پاهایشان درمیآورند و پابرهنه بقیه موزه را میپیمایند.
بهتر است برای بازدید از موزه لوور برنامه داشته باشید و علاوه بر بخشهایی که از قبل تصمیم گرفتهاید آنها را از نزدیک تماشا کنید، اشیای عمومی و معروف دیگر همچون تابلوی «مونالیزا» را نیز حتما ببینید. گرچه بعید است بتوانید از میان خیل عظیم گردشگرانی که با دوربینهای گوشی خود آن را نشانه گرفتهاند، رد شده و از نزدیک این تابلوی خارقالعاده را ببینید. این تابلو یکی از معدود اشیای موزه لوور است که علاوه بر جداسازی آن از بازدیدکنندگان با زنجیر، یکی دو نگهبان نیز مراقبش هستند.
این را به خاطر داشته باشید که موزه لوور روزهای سهشنبه تعطیل است و همینطور عکاسی از آثار باید همچون موزههای دیگر بدون فلش صورت گیرد و حمل «مونوپاد» نیز ممنوع است. مهمتر اینکه زیرنویس تمام اشیا به زبان فرانسه است و اگر این زبان را ندانید یا اطلاعاتی راجع به آن شیء نداشته باشید، نمیتوانید بخوبی از موزه لوور بهرهمند شوید؛ مگر اینکه از راهنماهای صوتی بهره گیرید که البته زبان فارسی ندارند.
آثار ایرانی لوور
هرچه هست برای خیلی از ایرانیها تماشای بخش ایران پیش از اسلام شاید بیش از دیگر بخشهای موزه لوور هیجانانگیز باشد. بویژه آنکه بارها و بارها از اشیای باستانی ایران که توسط فرانسویها به خارج منتقل شد، شنیدهایم. بخش ایران از بخشهای انتهایی موزه لوور است و دیدن آن به هر ایرانی توصیه میشود. چشمگیرترین آثار ایرانی موزه لوور همانهایی است که «مادام ژان دیولافوآ» بهسختی آنها را از ایران خارج کرد. این را هم بخاطر بسپارید که اشیای هنری ایران پس از اسلام را میتوانید در بین اشیای بخش اسلامی موزه بوفور پیدا کنید؛ اشیایی شامل کاشی، سفال و سرامیک، فلزکاری، نگارگری، پارچهبافی، نسخ خطی و… .
بخش ایران پیش از اسلام چهار سالن دارد که ورودی آن با آجرهای لعابدار شوش آغاز میشود؛ همانها که مادام دیولافوآ بارها در خاطرات خود به آن اشاره میکند. بعنوان نمونه در جایی میگوید: «سربازان جاویدان ما از هر نژاد که باشند، دارای اندام و شکل زیبا هستند و رنگ قشنگی دارند. هنر سرامیکسازی که در آنها به کار رفته است، بینهایت برتر از نقشبرجسته «لوکا دلا روبیا» است که تا این اندازه شهرت پیدا کرده و باید در نظر داشت که مواد اولیه هنرمندان شوش بسیار ابتدایی و ناقص بوده است. مجسمهها در قالبهای خوب قالبگیری شدهاند. در زیر کار لعاب خشنی به کار رفته و بدون شک بعدا آنها را با قلم دستکاری روتوش کردهاند. رنگهایی که به کار رفته عبارت است از آبی فیروزهای، منگنز، زرد، سفید و ارغوانی. اگر شما از دم آپولون مرتعششده و هنرمند گذشته باشید، آیا میتوانید با این مواد اولیه و وسایل محدود و ناقص چنین شاهکاری با قدرت خارقالعاده به وجود آورید؟»
نمونههای این آجرها فقط یکی در موزه ملی ایران است و عظیمتر و بزرگتر آن با طرحهایی از سربازان جاویدان، کمانداران و شیر ایرانی در موزه لوور نگهداری میشود. کاشیهای لعابدار تقریبا تمام دیوارهای سالن اول بخش ایران باستان را فرا گرفتهاند. در میانه سالن سرستون گاو دوسر عظیمالجثه از آثار هخامنشی مکشوفه در کاخ «آپادانا»ی شوش (خوزستان) با ارتفاع ۲۱ متر یکی دیگر از اشیایی است که توجه همگان را به خود جلب و افراد زیادی را متمایل به عکاسی از آن یا با آن میکند؛ سرستونی از جنس سنگ سیاه که برای دیدن تمام آن باید سر به هوا بود.
پس از این سالن به سالنی وارد میشوید که اشیای مفرغی لرستان و همینطور بخشی از زیورآلات زرین و سیمین هخامنشی و اشیای کوچک ویترینی را خواهید دید.
سالن بعدی بیشتر به تمدن عیلام ربط دارد و از اشیای شاخص آن میتوان به تندیس یک متر و ۳۰ سانتیمتری ملکه «ناپیرآسو»، همسر «اونتاش ناپیریشا»، پادشاه عیلام اشاره کرد که قدمت آن به ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد. این تندیس با لایهای از مس و طلا روی قالب برنزی ساخته شده است. همچنین میتوان به شیر سهبعدی آجری مکشوفه از شوش، لولههای شیشهگری، لوح حمورابی و آجربرجستههای عیلامی اشاره کرد.
در سالن آخر که اتاقکی است کوچک که با چند پله از سالن عیلامی منشعب میشود، میتوان به چرخ برنزی از دوران عیلام و همچنین اشیایی از تمدن جیرفت اشاره کرد که با توجه به کشف آثار جیرفت در آغاز دهه ۸۰ خورشیدی، وجود این آثار در ویترینهای موزه لوور عجیب به نظر میرسد.
کارشناسان موزهداری معتقدند بسیار بیشتر از اشیایی که در سالنهای موزه لوور به نمایش درآمده، در مخازن و گنجینههای موزه لوور نگهداری میشود که بخش اعظمی از آنها مربوط به ایران است.
هرم شیشهای
در میانه حیاط و محوطه بیرونی موزه لوور هرمی شیشهای وجود دارد که دور تا دورش را حوضی فرا گرفته و شبها با نورپردازی که صورت میگیرد، دیدنی میشود. «فرانسوا میتران»، رئیسجمهور وقت در سال ۱۹۸۸ ساخت این هرم را به «آیامپی»، معمار مشهور آمریکایی ـ چینی و برنده جایزه معماری «پریتزکر» سفارش داد و یک سال بعد هرم ساخته شد.
*عکسهای بیشتر، چاپ شده در نشریه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است