احیای هنر «چنتهبافی» در ابرکوه یزد
فرزانه قبادی
نامش که میآید همه به یاد کیسههایی میافتند که دراویش بر دوششان میآویزند؛ همان کیسههای ضخیمی که سالهاست همراه و همنشین تبر و کشکول درویشان است. «چنته» در تفکر عموم به کیسهای که دراویش همراه خود دارند و متاع و ابزارشان را در آن قرار میدهند، اطلاق میشود. اما این واژه در شهرهای اطراف یزد تعریف دیگری دارد. چنته برای یزدیها کیسهای کوچک با نقوشی ظریف و چشمنواز و رنگهایی بدیع است؛ کیسهای کوچک که اغلب در آیینهای مرتبط با ازدواج و رسوم عروسی کاربرد دارد. گفته میشود در گذشته در یزد رسمی به نام «دستمال کیسه» در میان رسوم عروسی وجود داشت که در آن داماد تحفه ارزشمندی برای عروس میفرستاد و این تحفه را در کیسهای به نام «چنته» قرار میداد، هیچکس از ماهیت این تحفه خبر نداشت و عروس هم بیصبرانه منتظر میماند تا ببیند داماد چه در چنته دارد؟
احیا هنری فراموششده
سالهاست دامادها چنتهای برای عروسها نمیفرستند و سالهاست دیگر کسی در یزد و شهرها و روستاهای اطرافش «چنتهبافی» نمیکند. زنانی که روی میلههای استوانهای چوبی برای پسران و برادرانشان چنته میدوختند، حالا سالهاست چشم از دنیا بستهاند و چنتهبافی آنقدر هنر ظریف و طاقتفرسایی است که هنرمندان سنتی تلاشی برای زنده نگه داشتنش نکردند، اما مدتی است چندین نفر به فکر احیای چنته بافی هستند . از بین آنها یکی از جوانان شهرستان ابرکوه نیز دیده می شود که در پی احیای این هنر برآمده و از یکی از بانوانی که در روستایی نزدیک ابرکوه هنوز این هنر را به خاطر داشت، کمک گرفت تا هنر اصیل شهر خود را به سوغاتی تبدیل کند که گردشگران با خود از ابرکوه میبرند.
«حامد اکرمی» ۳۶ساله است که به دلیل علاقه شخصی در زمینه آدابورسوم و فرهنگ ابرکوه تحقیق میکند. او میگوید بالغ بر پنج هزار ساعت ویدئو از پیرمردان و پیرزنان ابرکوه تهیه کرده که در نوع خود مجموعهای غنی از تاریخ شفاهی این شهر است. اکرمی درباره احیای هنر «چنتهبافی» میگوید: «مشخصات بیش از یکصد پیرزن را که در این هنر تجربه و مهارت داشتند، جمعآوری کردم اما به سراغ هر کدام رفتم، گفتند که از دنیا رفته است. تا اینکه بالاخره «حاجصفا» را پیدا کردم؛ پیرزن ۹۶سالهای که متاسفانه چند ماه پیش فوت کرد. حاجصفا به ما گفت چنتهبافی را هنوز به یاد دارد اما توان اینکه گره بزند ندارد، گفتم شما فقط این گره زدن و طرز بافت آن را بهصورت شفاهی به من بگو. چند ماه طول کشید تا به شکل درست و دقیق بتوانیم چنتهبافی را انجام دهیم. دائم صحبتهای حاجصفا را با سعی و خطا اجرا میکردیم و گاهی به مشکل برمیخوردیم اما بالاخره توانستیم.» گرچه حالا چنتهبافی دیگر جایی در عروسیهای ابرکوه ندارد اما اکرمی میگوید در تلاش است آیینهای مربوط به عروسی را ـ که حدود ۱۱ مراسم مختلف است ـ احیا کند، مراسم «دستمال کیسه» هم یکی از این رسوم است.
او میگوید: «شهر ما سوغاتی که نشانه فرهنگ ابرکوه باشد، نداشت. اما در عین حال چنین هنر زیبایی در شهر فراموش شده بود. با احیای این هنر حالا میتوانیم بگوییم هرکس به ابرکوه بیاید، میتواند با چنته پُر برگردد. از طرفی دیدیم که همه جاجواهری نمیخواهند و در تحقیقاتمان متوجه شدیم با همین شیوه بافت در گذشته کیف پول خُرد هم بافته میشده است. همین بود که محصولات دیگر را هم طراحی کردیم و حتی با همین شیوه بافت گردنبند و انگشتر و دستبند هم طراحی کردیم که بسیار مورد استقبال گردشگران قرار گرفت. از طرفی بهدلیل اینکه این محصولات با نخ ابریشم بافته میشود، دوام بسیار بالایی دارد. کاربرد دیگری که چنتههای قدیمی دارند این است که عطر در آنها ماندگاری بیشتری دارد. در گذشته بعضیها کیسههای کوچک آن را با چند گل سرخ پر میکردند و در سجاده نمازشان قرار میدادند.»
هنوز منبع موثقی که درباره وجه تسمیه «چنته» اطلاعات دقیقی بدهد، وجود ندارد با این حال پژوهشهای زیادی برای پیدا شدن دلیل نامگذاری چنته انجام شده اما هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است. شاید چون هنگام بافت از چند نخ ابریشم و سوزن بطور همزمان استفاده میشود و بافنده همزمان چند نخ و سوزن را در دست میگیرد، در زبان محلی چندتا تبدیل شده به چنته، البته این موضوع چندان موثق نیست. در حال حاضر علاوه بر حامد اکرمی، دو نفر دیگر هم در ابرکوه با نحوه بافت چنته آشنا شدهاند. اکرمی میگوید یک فراخوان برای آموزش بافت چنته منتشر کرده اما بهدلیل اینکه نحوه بافت بسیار سخت و طاقتفرساست، استقبال چندانی از آن نشده است. این در حالی است که این هنر کهن اگر با چاشنی خلاقیت عجین شود، میتواند منبع درآمد بسیار خوبی برای صنعتگران یزدی شود تا در کنار تمام هنرمندیهایشان چنتهشان هم پر و پیمانتر شود.
چنته چطور تهیه میشود؟
یک میله چوبی استوانهای که اندازه قطر آن تعیینکننده اندازه چنته است، کارگاه سادهای را تشکیل میدهد که چنته روی آن بافته میشود. چنته با تاروپود ابریشمی و با زدن گرههای مختلف روی هم توسط سوزنهای ویژه، بافته میشود. البته امروز بهدلیل اینکه بافت چنته با ابریشم طبیعی هزینه تمامشده بالایی دارد، گروهی که این هنر را احیا کردهاند، از ابریشم مصنوعی برای بافت آن استفاده میکنند. به گفته اکرمی برای یک جاجواهری ۱۰ در ۵ سانتیمتر حدود ۶ هزار گره بافته میشود، اگر بزرگتر باشد هشت هزار و اگر کوچکتر باشد، سه هزار گره برای تهیه یک چنته نیاز است. گرههایی که در چنتهبافی استفاده میشود نامهای ویژه خود را دارد و در بخشهای مختلف چنته به کار میرود؛ «دندونهموشی» و «اخبارچین» نام گرههای اصلی است که در چنتهبافی کاربرد دارد. در اخبارچین هر یک گره در واقع دو گره محسوب میشود. نقوشی که در دوخت چنته به کار میرود، نامهای خاص خود را دارد؛ نقشهای «لوز»، «چهارلوز»، «گل لاله» و «بته بادومی» از جمله نقوش هندسی چنتهبافی است.
چنته در فرهنگ عامه
واژه چنته پس از راه یافتن به زبانهای دیگر از جمله ترکی به معنی کیف به کار میرود و ترکها به کیفهای چرمی و پارچهای «چنته» میگویند، اما در ادبیات این واژه غالبا زمانی به کار میرود که گوینده قصد دارد به توانایی یا دانش و علم فرد اشاره کند. در ادبیات «چیزی در چنته نداشتن» کنایه از بیسوادی و بیاطلاع بودن فرد است.
در ابرکوه چنته در ضربالمثل هم به کار میرود. پیرزنهای قدیمی می گویند که قدیمها افرادی که میرفتند در چال (کارگاههای سنتی قالیبافی و پارچهبافی) پارچههای قدیمی یا قالی ۱۲ نشان میبافتند و از صبح تا غروب در کارگاه بودند، وقتی گله میکردند و میگفتند خستهایم، به آنها میگفتند مگه چنته میبافتی؟ هنوز هم در ابرکوه وقتی کسی از سختی کار گله میکند، میگویند مگه چنته بافتی؟ این نشان میدهد که تهیه این محصول هنری زیبا چقدر سخت و طاقتفرسا بوده است.
*عکسهای بیشتر، چاپ شده در نشریه
- دستهبندیها: صنایع دستی , مهرپارسه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است