احسان رستمیپور
اواسط آذرماه امسال بازی «چوگان بازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی» در دوازدهمین اجلاس میراث ناملموس جهانی که در کره جنوبی برگزار شد، در فهرست میراث ناملموس بشریت یونسکو ثبت شد. «چوگان» یکی از پروندههای پرحاشیه میراث ناملموس ایران بود که مسیر ثبت «چوگان» به نام ایران را سخت کرد.
ادعای جمهوری آذربایجان
سال ۲۰۱۳ کشور آذربایجان در یک اقدام حسابشده بازی چوگان منطقه «قرهباغ» را در فهرست میراث ناملموس یونسکو به نام خود ثبت کرد. این اتفاق واکنش بسیاری در ایران بههمراه داشت؛ چراکه «چوگان» بهعنوان یک میراث ایرانی شناخته میشود، هر چند وسعت آن به مرزهای ایران محدود نیست. با این حال پس از موج اعتراضها نسبت به ثبت «چوگان» به نام کشور آذربایجان، مسئولان سازمان میراث فرهنگی دست به کار شدند تا «چوگان» را به نام ایران هم ثبت کنند. در این میان جنبههای مختلف فرهنگی و هنری «چوگان» در ایران دست مسئولان را باز گذاشت تا پروندهای متفاوت با کشور آذربایجان تحت عنوان «چوگان؛ بازی با اسب بههمراه موسیقی و روایتگری» تهیه شود. چهار سال پس از مطرح شدن پرونده آذربایجان، ایران توانست این پرونده را بدون مشکل خاصی به نام خود ثبت کند.
ردپای «چوگان» در سوگ سیاوش
«چوگان» را میتوان در مقاطع تاریخی مختلف ایران میان روایتها، داستانها و آثار تاریخی دید و قدم به قدم با آن تاریخ ایران را مرور کرد. ورزشی که زمانی بسیار در ایران ارج و قرب داشته و شاهان به آن علاقه بسیاری داشتند. قدمت «چوگان» در ایران گاهی در تاریخ و آثار ادبی به هم میپیچید. یکی از روایتهای غیر تاریخی از «چوگان» به پهلوان ایرانی «سیاوش» برمیگردد. «آذرتاش آذرنوش» این روایت را در کتاب تاریخ «چوگان» چنین شرح داده است: «نیکخوی، نیکاندام و برنا، خوشرو و دلاور، چالاک، نژاده: سیاوش نخستین قهرمان چوگان در سرگذشت جهان است. در روزگاری که باید در مرز میان اسطوره و تاریخ جایش داد، سیاوش همراه دلیران ایرانی در تورانزمین به میدان رفت تا با پادشاه ترکان چوگان ببازد.»
«سیاوش» در «چوگان» چنان زخمه بر گوی میزد که حسادت بازندگان بازی را برانگیخت و آخر قصد جانش را کردند. در ادامه این روایت چنین آمده: «رادمری او تخم کین و حسد در دل ترکان افکند، چنان که قصد جانش کردند. در آن روز که خواستند سر از تنش باز کنند، طشتی زرین نهادند تا خون او بر زمین نریزد و درخت کین نروید، اما خون او به زمین ریخت و از جایش پر سیاوشان رویید… کین سیاوش از فضای اسطورهها به درون تاریخ گام نهاد و نماد ایراندوست شد. از هزاران سال پیش، از مرز افسانه تا سده چهارم هجری، آیین سوگواری در مرگ نخستین قهرمان چوگان پیوسته برپا بود.»
«چوگان» در دوره هخامنشی
تاریخ «چوگان» را میتوان با روایتهای نیمهتاریخی پی گرفت و نشانههایی از آن را جست. «آذرنوش» درباره «چوگان» در زمان هخامنشایان نوشته است: «از دوران هخامنشی، هیچ اشارتی و گزارشی که بر بازی چوگان دلالت کند، به دست نرسیده، مگر یک روایت که طبری نقل کرده و از قول او به منابع کهن دیگری نیز راه یافته است. موضوع روایت، چوگان و گویی است که داریوش سوم برای اسکندر جوان به یونان فرستاد. بنابراین میتوان گفت که در زمان هخامنشیها، چوگان رواج داشته و یونانیان نیز از چوگان بیخبر نبودند، اما هیج معلوم نیست که در آن روزگار «چوگان» پدید آمده و صورت ورزشی قانونمند یافته، زیرا نه در نقشها و نوشتههای هخامنشی خبری از آن است، نه در آثار یونانی. روایت ساختی افسانهای و تقریبا عامیانه دارد و متاسفانه نمیدانیم طبری در آغاز سده چهارم هجری قمری آن را از کجا به دست آورده است.»
روایتهای تاریخی از چوگان
از دوره ساسانی میتوان روایتهای تاریخی را یکبهیک پی گرفت و گوی «چوگان» را در حرکت تاریخی خود دید؛ از زمان ساسانیان که «چوگان» جزئی از آموزش کودکان بوده تا زمان صفویه که شاهان به تماشای «چوگانبازی» مینشستند. «چوگانبازی» در عصر صفوی بسیار گرامی داشته شده است و جز میدان معروف نقش جهان که زمانی میدان اصلی گویزنی چوگانبازان بوده، «چوگان» به آثار هنری؛ بهویژه نقاشیها و مینیاتورها راه یافته است. حالا اسناد هنری بازمانده از آن دوره یکی از اسناد مهم ریشههای «چوگان» است. همچنین از اواخر دوره قاجار نیز یک فیلم کوتاه باقی مانده است که دروازه سنگی «چوگان» در میدان نقش جهان و چوگانبازی را نشان میدهد.
«چوگان»، برندی برای ایران
«پولو»، حالا یکی از سرشناسترین برندهای جهان است. در حالی که «چوگان» ایران سالهاست رو به فراموشی میرود. «چوگان» یکی از جاذبههای مهم ایران است؛ بازیای که ضمن نشان دادن ریشههای تاریخی ایران، میتواند نقش گستردهای در گردشگری؛ بهویژه گردشگری ورزشی کشور داشته باشد. از سوی دیگر جاذبههای بصری «چوگان»؛ بهویژه مینیاتورهای باقیمانده از دورانهای مختلف تاریخی میتوانند تبدیل به نشانهای از ایران در جهان شود. با این حال نهتنها از جذابیت های برند «چوگان» تاکنون در حوزه گردشگری ایران استفاده نشده که آموزش و بازی «چوگان» هم این روزها رو به فراموشی میرود و کمتر کسی از آن شناخت کافی دارد.
- دستهبندیها: مهرپارسه , میراث فرهنگی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است