غار کلماکره
احمد پرویز، دانشجوی دکترای باستانشناسی
«کلماکره» غاری است در ۱۳کیلومتری شمال غرب شهر «پلدختر» و نزدیک به ناحیه «رومشکان» در جنوب لرستان که در آخرین روزهای گرم تابستان سال ۱۳۶۸ خورشیدی گنجینهای بزرگ از آن کشف و با وجود تلاشهای مسئولان اداره میراث فرهنگی، بخشی از این گنجینه توسط اهالی روستاهای اطراف کوه «مَله» پلدختر که غار در دامنه غیر قابل دسترس آن قرار داشت، غارت شد؛ قسمتی از این مجموعه نیز بدست قاچاقچیان افتاد و بصورت غیرقانونی به خارج از کشور منتقل شد. در این راستا پشت سر تاجران، اشیای هنری گروههای مختلفی از دلالان، مالخرها، دزدها، جاعلان آثار هنری و حفارهای حرفهای و سادهلوح وجود داشتند که مردم محلی را به کندوکاو درون غار تشویق میکردند. پس پدیدهها و نمادهای زیبای درون غار نیز تخریب شد. برخی از اشیا، راه خود را به موزههای جهان باز کردند و بلافاصله در حراجیهای بزرگ دنیا به نمایش گذاشته شدند. سیل قابل ملاحظهای از این اشیا در سال ۱۹۹۰ میلادی روانه بازار قاچاق و حراجیهای هنری شد، بطوری که همه میدانستند این اشیا از غاری در غرب ایران به دست آمده است. همچنین در وبسایت «میشل ون ریجن» که خود نیز شخصیت پیچیدهای دارد، گنجینه کلماکره با نام «گنجینه غار غربی» معرفی شد و مطابق نوشته او خبر کشف غار نخستین بار در تاریخ ۶/۷/۱۹۹۳ در روزنامه «ایندیپندنت» منتشر شده است.
اگرچه در ابتدا اشیای مرتبط با این گنجینه راه خود را با نام «گنجینه غار غربی» به خارج از ایران باز کرد، اما بهسرعت اشیای توقیفشده در پلدختر و رومشکان لرستان نشان داد که تمام اشیایی که بهاصطلاح ادعا شده از «غار غربی» به دست آمده، بطور مطمئنی به گروه کلماکره تعلق دارند.
بعنوان مثال، در سالهای ۱۹۹۳- ۱۹۹۲ سه شیء در دست دلالان عتیقه نیویورک دیده شد. در سال ۱۹۹۳ میلادی مقامات ترکیه نیز تعدادی از این اشیا را از قاچاقچیان عتیقه توقیف کردند. «دونباز» به اختصار آنها را توصیف کرد. به گفته او اشیای مورد بحث حدود پنج سال پیش در یکی از غارهای ایران یافت شدهاند. به این ترتیب آثار این گنجینه بزرگ پراکنده شدند و اکنون در موزههای شهرهای بزرگ آمریکا، انگلیس، فرانسه، سوئیس و ژاپن به نمایش درآمدهاند. اما در واقع نخستین واکنش از بیرون ایران، پیامی بود که دکتر «عباس علیزاده» در فهرست اخبار الکترونیکی بر (۶-X-1992) منتشر کرد و از سازمان میراث فرهنگی تقاضا کرد تا با تجارت اشیای کلماکره مقابله کند.
«دیوید کیس»، خبرنگار و متخصص مسائل باستانشناسی در روزنامه ایندیپندنت به نقل از علیزاده، استاد دانشگاه شیکاگو، مینویسد: «من و همکارانم از یونسکو خواهیم خواست که جلوی این غارت را بگیرند و اقدامات جدی در جهت کشف اشیای مسروقه به عمل آورند؛ قبل از اینکه این اشیا پخش و مفقود شوند». دیوید کیس همچنین بیان میکند: «اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که این مجموعه را میتوان جزء یکی از شش مجموعه بزرگ کشفشده در جهان دانست». بنا به گفته «الیزابت کارتر»، استاد رشته باستانشناسی خاورمیانه در دانشگاه لسآنجلس؛ «این کشفی بسیار مهم است». شاید دیوید کیس یکی از نخستین خبرنگارانی بود که از طریق روزنامه ایندیپندنت اهمیت این گنجینه را به اطلاع عموم رساند. او نوشت: «این گنجینه ارزشی بیش از ۲۰ میلیون پوند دارد. این مجموعه شامل ۲۳۰ الی ۵۰۰ قطعه از جمله یکصد کاسه نقره، گلدان و آبخوری است. حداقل ۲۰ قطعه نقره از پیکرک حیوانات (ریتونهای حیوانی)، تعدادی مجسمه و چندین ماسک طلا و قطعات نقرهای دیگری بویژه وسایل خانگی و تعداد اندکی نیز اقلام طلایی در این مجموعه وجود دارد». با این وجود اینکه بسیاری از این آثار از کشور خارج شدند، اما مسئولان ایرانی توانستند بخشی از این گنجینه بزرگ را در فرصتهای مختلف مصادره و بازپسگیری کنند. با این حال، تا به امروز از چگونگی و مقدار اشیای توقیفشده اطلاع دقیقی در دست نیست.
این واقعیت وجود دارد که در مجموعه کلماکره اشیای تقلبی نیز راه یافته و حداقل، تعدادی از آنها غیراصل باشند. بخش قابل توجهی از این گنجینه را یک مجموعهدار معروف به نام «هوشنگ محبوبیان» گردآوری کرده و کتاب آن را در لندن به چاپ رساند. این کتاب با نام «گنجینه کوهها، هنر مادها» منتشر شده که در کل ۱۸ شیء نقره را دربر میگیرد.
این احتمال وجود دارد که حداقل تعدادی از اشیای کلماکره به شکل تقلبی توسط محبوبیان به موزه «میهو» ژاپن فروخته شده باشد که اصالت آنها مشکوک است.
تعدادی از این اشیا نیز در گالری «فیاض (فایز) برکات» نگهداری میشوند. این اشیا شباهت نزدیکی با ظروف موجود در موزه خرمآباد دارند. یک قطعه از این اشیا به گلدانهای «آمپیریش» خرمآباد کاملا شبیه است و اکنون در کاخهای ابوظبی نگهداری میشود. مجموعه اشیای دیگری نیز به کویت راه یافته که یادآور نمونه موزه خرمآباد است. این شیء در میان کاتالوگ شاهکارهای باشکوه مجموع «الصباح» به تصویر کشیده شده است.
بخش دیگری از این اشیا در مجموعه «دیوید سافر»، سرمایهدار معروف صهیونی، دیده شده که در موزه سرزمین کتاب مقدس اورشلیم (سرزمین قدس) نگهداری میشود.
نمونهای از این اشیا توسط «پائولا کوسی» به نمایندگی از موزه هنر «متروپولیتن» از «هشام ابوتعم» لبنانیتبار خریداری شد که در دسامبر ۲۰۰۳، اداره گمرک و امنیت کشور ایالات متحده، ابوتعم را در شهر نیویورک دستگیر و اشیا را مصادره کردند.
کاشف کلماکره کیست؟
باید بدانیم که کاشف غار هنوز زنده است و در لرستان چندان هم گمنام نیست. «عزیز بازوند گاوکش» و همدستانش نخستین بار به غاری تاریک و پرابهام گام نهادند و هیجان کشف این غار را نصیب خود کردند. رهاورد آنها کشف بزرگ اشیای نقرهای بود. او مدعی است که آنچه را در روزهای نخست ورود به غار بدست آورده، از طریق «شکر سعیدی» به «محسن کرمی پیمان» و او نیز به شخص «رضا عتیقهچی» فروخته است. تعدادی از این اشیا در موزههای خرمآباد، تهران موزه ملی، تبریز و ایلام (دره شهر سیمره) نگهداری میشوند، اگرچه اشیای نفوذی و تقلبی نیز به این مجموعه راه یافتهاند، اما تا حد امکان کیفیت اشیای جعلی و برخی اشیای اصل با منشاء متفاوت قابل تشخیص است. این خبرها اهمیت بالقوه این اشیای جذاب و منحصربفرد را نشان میدادند. بهجرات میتوان گفت که در هیچ مکان دیگری در دنیا این حجم از اشیای کتیبهدار نقرهای وجود نداشته است. ظروف متنوع کلماکره که گروهی از آنها دارای کتیبههای عیلامی جدید هستند و به افراد خاص و خاندان شاهان سرزمین«سمتی» اشاره میکنند. میتوان فرض کرد که پادشاهی سمتی بعد از فتح نینوا (۶۱۲ ق.م) یا در نیمه نخست سده ششم قبل از میلاد (۵۳۵-۵۸۵ ق.م.) رشد سریعی را آغاز کرد، چنانکه حاکمان آن توانستند چند صد شیء نقرهای را که ساخته دست استادکاران ماهر بود، در انبار سلطنتی، یا دخمه سلطنتی یا ذخیرهگاه یک معبد در غار کلماکره گردآوری کنند.
امروز در همه جای لرستان تقریبا میتوان درباره گنجینه غار کلماکره و اکتشافات و ارزشهای بزرگ آن قصههایی شنید و بیتردید این موضوع به یکی از مهمترین حوادث باستانشناسی دهه گذشته ایران تبدیل شده است.
هدف ما از این بحث پرداختن به دو موضوع است؛ نخست به تصویر کشیدن تجربهای برای محافظت بیشتر از میراث فرهنگی و دوم تشریح و چگونگی بازیابی بخشی از یک گنج غارتشده؛ توجه به این دو فرایند میتواند بنیان مستحکمی برای نجات گنجینههای مشابه در آینده را فراهم سازد. مرور این تجربه تلخ که بواقع خسارتهای جبرانناپذیری را به میراث ما وارد ساخت، میتواند درک این موضوع را ممکن کند که چرا این عناصر با وجود متحمل شدن ضربات عمده توسط نیروهای امنیتی، بهسرعت خود را بازسازی کرده و دوباره فعالیتشان را از سر میگرفتند. روزنامهنگاران معتقد بودند که مثلث مبارزه با قاچاق میراث فرهنگی، شامل حفاظت از میراث فرهنگی، افزایش اطلاعات مردمی و برخورد مناسب قضایی، تعیینکنندهترین عوامل در از بین بردن زمینههای قاچاق است، اما اهمیت مادی اشیای کلماکره هیچ گوشی را بدهکار موعظه نمیکرد؛ از این حیث تا زمانی که غار از آثار تهی شد، این روند ادامه یافت و چیزی جز اندوه و حسرت نصیب ما نشد.
*عکسهای بیشتر، چاپ شده در نشریه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است