پاپیه ماشه، تذهیب، تشعیر و نگارگری»، هنرهای ایرانی که در آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، ترکیه و عراق نسبت به کشورهای دیگر خواهان بیشتری دارند تا جایی که سال گذشته بیشترین صادرات ایران به این چند کشورها بوده است.
همه این هنرها سابقه زیادی در ایران دارند و فراز و فرودهای بسیاری داشتهاند. از طبیعت برای خلق آنها الهام گرفته میشود و جالب اینکه چون سازگار با محیطزیست هستند، دوباره به طبیعت بازگردانده میشوند.
پاپیه ماشه همان تزیینها و مینیاتورهایی هستند که روی اشیایی مقوایی با لاک مخصوص نقش میبندند. وجود هنر نقاشی در ایران قبل از خلفای عباسی ثابت میکند که این صنعت از فرنگ نیامده بلکه در سرزمین ایران از گذشتههای دور معمول بوده و در دورههای مختلف به ممالک دیگر مانند امپراتوری روم شرقی و هندوستان نیز نفوذ کرده است.
در کنار پاپیه ماشه، هنر تذهیبکاری و کتابآرایی هم یکی از عظیم و ظریفترین هنرهای مسلمانان محسوب میشود که بر مبنای ارتباط روحی و معنوی با خداوند، نخستینبار در آرایش کتاب قرآن بهکار گرفته شد. هنرمندان ایرانی چون انجام این کار را عبادت میدانستند بنابراین آن را با عشق و علاقه انجام میدادند.
هنر ظریف تذهیب و تشعیر به دوران ساسانی و قبل از آن میرسد. ایرانی ها بعد از اسلام، با الهام از طبیعت، برگ درختان، گیاهان، ساقهها و با استفاده از انواع و اقسام شکلهای هندسی مکتب جدیدی را بنا کردند. تشعیر از کلمه شعر به معنی موی حیوان یا انسان گرفته شده و در هنر مینیاتورسازی و نقاشی ایرانی به آثاری که با حرکات منظم قلممو و حرکاتی تند شکلهایی زیبا در حاشیه نگارهها بهوجود میآید، گفته میشود. در هنر تشعیر از رنگهایی روشن و درخشان استفاده میکنند. این هنر در دوران تیموری به اوج خود رسید و در دوران صفوی بهترین کاتبان، زرافشانها و لاجوردشویها، با کمک هم هنر کتابآرایی یا تذهیبکاری را به خدمت قرآن گرفتند.
قطعا نام «کمالالدین بهزاد» بسیاری را به یاد نگارگری ایران میاندازد. مینیاتورها یا همان نقاشیهای کوچک در ایران، قرنها از یک روند و چارچوب کلی پیروی میکردند و براساس قوانین کلی که نقاشهای هر منطقه در آن رعایت میشد، به مکتبهای آن منطقه معروف میشدند. بهزاد از هنرمندان جسور زمان خود بود که در کودکی زیر نظر «میرک نقاش» تربیت شد و توانست نقاش کتابخانه سلطان «حسین بایقرا» شود.
آنچه بهزاد در آثارش به آن توجه کرد و تا پیش از او در نقاشیهای ایرانی دیده نمیشد، پرداختن به موضوعات مردم کوچه و بازار بود که معروفترین آنها، نگاره «ساختن قصر خورنق» است. پس از بهزاد، «رضا عباسی» ساختارشکنترین هنرمند دوره خود شد و تمام سنتهای پیشین رایج در مکاتب تبریز و هرات را شکست و آثاری پدید آورد که بعدها پیروان خود را پیدا کرد و به مکتب «رضا عباسی» معروف شد.
این چند هنر برجسته ایران که در در بخش صادرات صنایعدستی در یک دسته قرار میگیرند، سال ۱۳۹۵ حدود ۱۰۵ هزار دلار برای ایران منفعت داشتهاند. به گفته پویا محمودیان، مدیر کل صادرات صنایعدستی، میزان صادرات «پاپیه ماشه، تذهیب، تشعیر و نگارگری» نسبت به ۱۳۹۴ رشد ۱۱۴ درصدی داشته است.
این رقم صادارتی با توجه به آمار کمرگ جمهوری اسلامی ایران و بدون محاسبه صادرات چمدانی اعلام شده که اگر آمار مشخصی از صادرات چمدانی و خرید توریستهایی وجود داشته باشد که ایران را بهعنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کردهاند، قطعا رقم فروش این هنرهای ایرانی افزایش بیشتری نیز خواهد داشت.
گفته میشود «پاپیه ماشه، تذهیب، تشعیر و نگارگری» ایران از کشورهای آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، ترکیه و عراق نیز به کشورهای دیگر فرستاده میشود.
- دستهبندیها: صنایع دستی , مهرپارسه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است